دو چیز وجود دارد که ما را از قلمرو حیوانات متمایز می کند. یکی توانایی ما برای بیان عقایدمان به روشی که هیچ حیوان دیگری نمی تواند، و دوم توانایی ما در ایجاد ابزارهای لازم است که به ما در انجام کار کمک می کند. این دو ویژگی هستهی مغز انسان را مشخص میکنند – اینها قدرت ما هستند. ما از این دو ویژگی برای اندازه گیری، تمایز و ایجاد سلسله مراتب استفاده می کنیم. نه تنها بین ما و سایر حیوانات بلکه بین خودمان. به عبارت دیگر، افرادی که در پایین سلسله مراتب قرار دارند، توانایی کمتری در بیان ایده های خود و کار با ابزارهای پیچیده دارند. قوانین بسیار ساده هستند، یا شما قدرت مغز و نفوذ برای بیان خود و ایده های خود را دارید یا ندارید.
من تصور می کنم که می توانیم مفهوم “انسان” را با این دو ویژگی خلاصه کنیم. جوهر ما و رفاه ما در این دو خصلت نهفته است. منظور من از ذات و رفاه ما این است که سلامتی، ثروت، قدرت، موقعیت، ظهور و سقوط ما همه ذاتاً به این دو ویژگی مرتبط هستند. زمانی که کمبود این دو ویژگی وجود داشته باشد، خود را در خطر می یابیم. به عنوان مثال، گهگاه با بینش جدید، ایده ای جدید و درخشان مواجه می شویم – اما برای بیان ایده تلاش می کنیم. ما خودمان را در تلاش برای ارائه ایده به شکلی شفاف و قانع کننده ناامید می کنیم. انجام این کار همیشه آسان نیست، یعنی بیان ایده ها به شیوه ای قدرتمند. تا زمانی که نابغه نباشیم، هنگام ایجاد ایده و همچنین هنگام بیان ایده، مشکل و درد را تجربه می کنیم.
ساده لوحانه و با اشتیاق زیاد، گاهی تصور می کنیم که بیان ایده ها کار آسانی است. آن وقت است که سریع قلم و کاغذ را می گیریم و می نشینیم تا نامه ای بنویسیم و به زودی متوجه می شویم که به یک برگه خالی خیره شده ایم. فکر میکنم شما اصل مطلبی را که میخواهم در اینجا بگویم، فهمیدهاید. ما برای کمک یا برخی از نمونههای نوشته شده قبلی جستجو میکنیم – به دنبال ابزار میگردیم. ما به ابزارهایی نیاز داریم که به ما کمک کنند کارمان را ماهرانه انجام دهیم. این زیبایی مغز انسان است – توانایی ما برای ایجاد ابزارهای لازم – ابزارهای قدرتمندی که به ما در سبک، شیوایی و نفوذ در نوشتن کمک می کنند.
مانند هر ابزار دیگری، برای تبدیل شدن به یک کاربر ماهر از ابزارهای نوشتن، نیاز به زمان، صبر و تمرین زیاد است. من یک کاربر قدیمی این ابزارها نیستم. من اخیراً به شدت شروع به استفاده از این ابزارها کردم و می ترسم اعتراف کنم که استفاده از این ابزارها دشوار است. کتاب ویلیام استرانک و ای بی وایت با عنوان عناصر سبک ویرایش چهارم (LONGMAN، 2000، لندن) یک کتاب کوچک است، تنها 105 صفحه. نحوه ساختار و نگارش آن، مختصر اما دقیق، از نظر بسیاری آن را به مهم ترین و قوی ترین کتاب در مورد قواعد دستور زبان انگلیسی تبدیل می کند. آنها آموزش می دهند (در واقع به خواننده می گویند) از هیچ کلمه اضافی یا اضافی در جمله ها استفاده نکند و جملات را تا حد امکان دقیق و کوتاه نگه دارد. این یکی از بهترین ابزارهای دستور زبان برای نویسندگان است، چه تازه کار باشند و چه متخصص در این زمینه. در زیر چند پاراگراف از عناصر سبک را منتشر می کنم.



ابزارهایی مانند کتاب Strunk and White، The Elements of Style، و Oxford English Reference Dictionary Revised Edition (OXFORD UNIVERSITY PRESS، 2003) در یک کلاس خاص هستند. فرهنگ لغت مرجع انگلیسی آکسفورد یک ابزار مرجع جامع و در واقع ضروری است و دارای 250000 کلمه، عبارات و تعاریف عظیم است. موضوعات علمی، فنی و سایر موضوعات تخصصی را پوشش می دهد. از جمله “پادشاهی حیوانات و گیاهان، نجوم، عناصر شیمیایی و بدن انسان، منظومه شمسی، هنر، معماری و موسیقی، و ورزش و بازی، به علاوه 16 صفحه نقشه های جهان به صورت تمام رنگی”. شکی نیست که هنگام نوشتن مقاله یا کتاب به زبان انگلیسی، دستیابی به تسلط چشمگیر بر زبان انگلیسی از اهمیت بالایی برخوردار است. و ابزار شما باید بهترین ابزار موجود در بازار باشد.

نوشتن به معنای برقراری ارتباط و انتقال ایده ها به خواننده به شکلی قابل فهم، ساختارمند و شفاف است. کتاب مدل نامه های تجاری، نامه های الکترونیکی و سایر اسناد تجاری شرلی تیلور (FT/PRENTICE HALL؛ ویرایش ششم، 2004، لندن) به عنوان راهنمای عملی و جامع برای نوشتن ایمیل ها و نامه های تجاری نوشته شده است. شرلی کتاب را با نامهها و ایمیلهای نمونه فراوانی پر کرده است تا به خواننده کمک کند تا بفهمد چگونه نامههای حرفهای با استفاده از زبان گفتاری مدرن بنویسد. درک آسان طرحبندی ایمیلها و نامهها و همچنین چکلیستهای انتهای برخی از فصلها بسیار مفید و ارزشمند هستند. کتاب های مرجع به دلایلی که در این مقاله بیان کردم بسیار مهم هستند. با این حال، کتاب های مرجع و اهمیت آنها شاید توسط بسیاری دست کم گرفته شود. ما در واقع باید این نوع کتاب های مرجع را همراه همیشگی خود قرار دهیم. اگر این کار را انجام دهیم، پاداشهای بسیار زیاد است و قدرت مغز ما پاسخ خواهد داد. دو خصلت اصلی انسان البته پاسخ خواهند داد. من کتاب شرلی را کاملاً عملی یافتم و ابزاری ضروری برای یادگیری ارتباطات تجاری مؤثر است.
قدرت مغز چیست؟ قدرت مغز در مورد ایده ها و بیان ایده ها است. همانطور که قبلاً در RTM بحث کردم، بین خلاقیت و قدرت مغز همبستگی قوی وجود دارد. مهارتها و ابزارهای نوشتاری مؤثر به ما کمک میکنند تا قدرت مغز خود را بیان کنیم و این کار را با شیوایی، سبک و قدرت انجام دهیم.





