به عنوان یک گونه، ما به فرهنگ ها معتاد هستیم و به عنوان یک گونه فرهیخته، ما عاشق نمایش هستیم، چه این درام در تئاتر روی صحنه رفته باشد یا در سطح شخصی در درون ما. ما به تراژدی ها می چسبیم، اعتیاد ما به درد این است که چگونه تصمیم می گیریم اضطراب ها و دردهای گذشته را رها نکنیم. حکیمان به ما می گویند که اگر خوشبختی می خواهیم پس باید ببخشیم. اما بخشیدن آسان نیست، به خصوص زمانی که کسی که باید ببخشیم خودمان است. روزی فرد خردمندی به من گفت که خوشبختی در داشتن هدف یافت می شود و هدف انسانیت کمک به دیگران برای کاهش بار آنهاست. زمانی که تمرکز ما بر روی خودمان، بارهای
اکثر افرادی که در زندگی دچار رکود مرتبط با بار هستند به یکی از این دو دسته تعلق دارند. کسانی که در گذشته زندگی می کنند و کسانی که نگران آینده هستند. هر دو آرزوی خوشبختی دارند اما هر دو رنج کشیدن را انتخاب می کنند. گذشته مظهر درد گناه و پشیمانی است در حالی که آینده پر از عدم اطمینان است که منجر به اضطراب و نگرانی می شود. اکهارت توله در کتاب خود با عنوان «قدرت اکنون: راهنمای روشنگری معنوی» (Yellow Kite, 2001) استدلال می کند که تعداد بسیار کمی زندگی در زمان حال را انتخاب می کنند و در «حال» زندگی می کنند.
اکهارت توله مینویسد: «درد عاطفی مداوم میتواند به یک انگل تبدیل شود، از انرژی شما تغذیه کند، شما را بیمار کند و زندگیتان را بدبخت کند». مهم نیست که مقصر را کجا قرار دهیم، چه زندگی مدرن را مقصر بدانیم و چه آن را بخشی از طبیعت انسان بدانیم، واقعیت این است که “تفکر اجباری به یک بیماری جمعی تبدیل شده است.” میلیون ها، اگر نگوییم میلیاردها نفر تحت تأثیر این موضوع قرار دارند. اکهارت توله استدلال می کند که به عنوان بخشی از درمان، لازم است که ما تماشا کنیم و ببینیم که آیا ذهن به هیچ وجه خوب نیست.
ذهن به راحتی می تواند تحت تأثیر نفس قرار گیرد. بدون دانستن، برده ی نفس می شود. بله، مشکلات از ایگو سرچشمه میگیرند، زیرا «ایگو به مشکلات، درگیریها و دشمنان نیاز دارد تا حس جدایی را تقویت کند که هویتش به آن بستگی دارد». خوشبختانه، یک پادزهر وجود دارد. پادزهر اکهارت توله ساده است. ما فقط تماشا می کنیم و ذهن را در حال انجام تفکر خود مشاهده می کنیم. “لحظه ای که شما شروع به تماشای متفکر می کنید، سطح بالاتری از آگاهی فعال می شود.”
این یک ایده ساده است اما تسلط بر آن دشوار است، یعنی جلوگیری از مداخله ذهن و فکر کردن مداوم به دردهای عاطفی قدیمی. با این حال، هنگامی که شما حضور دارید، زمانی که توجه شما به طور کامل و شدید در زمان حال است، می توانید تغییر را در خود مشاهده کنید، همانطور که آرامش و آرامش را احساس می کنید. هنگامی که ما ناظر می شویم، قدرت “اکنو
مانند تمام اعتیادها، فرد به اراده و تمرکز و همچنین سرسختی برای رهایی از عادات اعتیادآور ذهن نیاز دارد و اعتماد به نفس با تمرین ایجاد می شود.
اکهارت توله با روشن کردن خوانندگان در مورد چگونگی اجتناب از تلههای ذهنی و افکار تکراری دردهای گذشته و اضطرابهای آینده، در واقع درهای شادی پایدار را برای رنجدیدگان باز میکند. کتاب او کمک و راهنمایی در مورد مشکلات روزمره ارائه می دهد که به طور معمول در جلسات مشاوره مورد بحث قرار می گیرند. خواندن کتاب باید برای مشاوران ضروری باشد. با این حال، اکهارت توله تلاش می کند تا مکرراً بر اهمیت تمرکز بر برنامه همانطور که من احساس می کردم لازم و ضروری است تأکید کند. جنبه مسحور کننده کتاب این است که یک ایده شفابخش ساده اما قدرتمند ارائه می دهد. که ما باید روی “اکنون” تمرکز کنیم. تنها با بودن در زمان حال می توانیم خود را از دردها و اضطراب های عاطفی رها کنیم. در واقع، این ایده های ساده هستند که عمیق ترین و قدرتمندترین هستند.
بدیهی است که ما ابزارهای لازم برای شفا را در درون خود داریم، اما در استفاده از آنها کوتاهی می کنیم. وقتی به ذهن و فرآیندهای فکری میآید، بیتفاوتی ما بیشتر مضر است تا مفید. ما باید بپذیریم که از قبل کامل و کاملاً مجهز شده ایم تا خود را درمان کنیم، فقط باید با حضور در «اکنون»، قدرت شفابخشی خود را دوباره متمرکز کنیم، تا ذهن را بازیابی کنیم.




