ما در عصر اطلاعات نادرست جمعی زندگی می کنیم – سردرگمی عمدی ناشی از آن. ابهام ایجاد شده توسط کسانی که رسانه های جریان اصلی (MSM) را کنترل می کنند به حدی رسیده است که دیگر نمی توانیم مطمئن باشیم که اطلاعات ارائه شده توسط MSM واقعی است یا بخشی از تبلیغات. بله، ما آنقدر فریب خورده ایم و فریب می خوریم که اغلب وقتی حقیقت را در مقابل ما قرار می دهند، نادیده می گیریم. به عنوان مثال دو دشمن ایران و اسرائیل را در نظر بگیرید. هر دوی این کشورها در حالی که در سوریه و جاهای دیگر مرتکب جنایات می شوند، با کارت قربانی بازی می کنند. هر دو به شدت به تبلیغات متکی هستند. اخباری که از این دو جا میآید را باید با کمی نمک گرفت.
ایران
دولت پارس مدعی است که با تمدن قدیمی مرتبط است که در اصل از منطقه هند و پاکستان گسترش یافته است. کلمه “ایران” از آریایی گرفته شده است که از کلمه سانسکریت ārya وام گرفته شده است که احتمالاً بسیار قبل از 500 سال قبل از میلاد وجود داشته است. ایران تاریخ رنگارنگی دارد و زمانی یک امپراتوری بوده است، امپراتوری قدرتمندی در زمان کوروش که در سالهای 576 – 530 قبل از میلاد حکومت میکرد و خسرو از سال 590 تا 628 پس از میلاد حکومت میکرد.
اگرچه ایران کمتر شناخته شده است، اما تاریخ قوی یهودی دارد. پادشاه ایران، کوروش کبیر، در سالهای 598/7 و 587/6 قبل از میلاد به یهودیان اجازه داد تا به پادشاهی باستانی خود یعنی یهودا بازگردند، زیرا در بابل اسیر بودند. این در دوران طلایی ایران بود. ادبیات دینی این واقعه بزرگ در تاریخ یهود را خشم خداوند به خاطر شرارت آنها و گسترش فساد در زمین توصیف می کند.
برای ایرانیان پایان سلطنت خسرو نقطه عطفی بود. آنها هنوز هم از اعراب به خاطر جنگی که ایرانیان نزدیک به 1400 سال پیش از دست دادند، کینه دارند. لشکریان عرب به حکومت خسرو در ایران پایان دادند. پارسیان نه فراموش کرده اند و نه بخشیده اند. به احتمال زیاد اگر اعراب تحت سلطه شیعه بودند، پارسیان سنی شدن را انتخاب می کردند. ایرانی ها به دنبال هویت خود هستند و وقتی به شهر باستانی تخت جمشید نگاه می کنید متوجه می شوید که چرا. این روزها به نفع غرب است که مطمئن شود ایران دشمن قدرتمند اعراب باقی می ماند تا جدیدترین سلاح ها را به هر دو طرف بفروشد.
بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم، دو ایالت با فاصله 9 ماهه از یکدیگر متولد شدند. هر دو بر اساس ایدئولوژی دینی ایجاد شدند. پاکستان در 14 آگوست 1947 و اسرائیل در 14 می 1948. نام پاکستان مخفف از استان های آن است یعنی P از پنجاب، A از استان افغانستان، K از کشمیر و استان از بلوچستان. پاک یک کلمه فارسی به معنی پاک، سرزمین پاکان است. امروز، طنز این است که یکی از فاسدترین کشورهای جهان است. تفاوت بین اسرائیل و پاکستان در ماهیت شرارت آنها نهفته است.
برای بسیاری از خوانندگان RTM ممکن است عجیب باشد که من اسرائیل و پاکستان را در همان جمله “بدکار” توصیف کردم. رهبری در هر دو کشور بارها متهم به فساد شده است. رهبران پاکستان مردم خود را فریب داده اند و به ایجاد محیطی در داخل کشور کمک کرده اند که در آن به دنیای سگ خوار تبدیل شده است. ما می توانیم استدلال کنیم که پاکستان در حال شکست دادن مبارزه برای اخلاق است. فساد به یک اپیدمی تبدیل شده است و ساختار جامعه پاکستان را ویران می کند. افسوس که اسراییل نیز نمی تواند ادعای مقام عالی اخلاقی داشته باشد. سیاست های غیرانسانی اسرائیل در قبال فلسطینی ها بدیهی است. در حالی که نخبگان یک کشور نسبت به مردم خود تحقیر می کنند، کشور دیگر نیز همین کار را برای همسایگان خود انجام می دهد.
ریشه شناسی کلمه «اسرائیل» جالب است. این عنوانی بود که به حضرت یعقوب (یعقوب در کتاب مقدس) داده شده بود. ادبیات اسلامی یا در زبان عربی کلمه «اسرائیل» ترکیبی از دو کلمه «اسراء» و «ائل» به معنای عبد خدا است. اما عهد عتیق داستان را کمی متفاوت بیان می کند، که یک شب یعقوب در حال بازگشت به کنعان بود و در کنار رودخانه با مردی روبرو شد. طبق عهد عتیق:
«و مردی تا آخر وقت با او کشتی گرفت و چون آن مرد دید که بر یعقوب غلبه نمیکند، دست به کاسه ران او زد و در حالی که یعقوب با او کشتی میگرفت، باسن او را از مفصل خارج کردند، سپس گفت: «بگذار بروم، زیرا روز شکسته شده است.» اما یعقوب گفت: «تو را رها نمیکنم مگر اینکه مرا برکت دهی.» و به او گفت: نام تو چیست؟ و گفت: یعقوب. سپس گفت: «نام تو دیگر یعقوب نامیده نخواهد شد، بلکه اسرائیل، زیرا تو با خدا و با مردم ستیزه کردهای و پیروز شدهای.» سپس یعقوب از او پرسید: «لطفاً نامت را به من بگو.» اما او گفت: “چرا نام من را می پرسی؟” و در آنجا او را برکت داد، پس یعقوب آن مکان را پنییل نامید و گفت: «زیرا من خدا را رو در رو دیدم، اما جانم نجات یافت.» (پیدایش 32:22-32)
این قسمت معروف به «کشتی یعقوب با یک فرشته» و همچنین به عنوان «کشتی با خدا» یعقوب شناخته می شود. این داستان سوالات زیادی را ایجاد می کند. آیا انسان می تواند خدا را به چالش بکشد و پیروز شود؟ آیا آفریده شده می تواند خالق را به چالش بکشد؟ آیا اینطور نیست که به چالش کشیدن خدا به معنای نافرمانی خداست. شما با نافرمانی، با نافرمانی از قوانین و احکام او، خدا را به چالش می کشید.
ده فرمان خدا به موسی داد
- تو جز من خدای دیگری نخواهی داشت.
- خدایان دروغین را نپرستید.
- از نام یهوه خدای خود سوء استفاده نکنید.
- روز سبت را مقدس نگه دارید
- شما باید به پدر و مادر خود احترام بگذارید.
- تو نباید قتل کنی
- زنا نکن
- تو نباید دزدی کنی
- دروغ نگو
- به کالاهای همسایه خود حسادت نخواهید کرد. نه به خانه او و نه به همسرش و نه به چیزی که مال همسایه ات است حسادت نکنی.
پس اسرائیلی ها از نسل پیامبر اسرائیل هستند که با خدا کشتی گرفتند و پیروز شدند. متأسفانه به نظر می رسد که اسرائیلی ها دیگر ده فرمان را به اندازه کافی مهم نمی دانند. یا شاید «قوم برگزیده خدا» فکر می کنند که احکام 6، 8، 9 و 10 در مورد غیریهودیان و به ویژه در مورد فلسطینیان اعمال نمی شود. اسرائیل در مورد کشتار کودکان بیگناه فلسطینی قوانین بین المللی و اخلاقی را نادیده می گیرد. شاید اسرائیلیها احساس بیتوجهی میکنند، زیرا MSM غربی به جای افشای جنایات و دروغها، بسیار تلاش میکند تا جنایات ارتش اسرائیل را سفید کند.
با همه اینها، هیچ تنفری بین ایران و اسرائیل وجود ندارد. رقابت بر سر قدرت و نفوذ بر منطقه است. هر دو می خواهند بر کشورهای خفته عرب حکومت کنند. در واقع برخی استدلال می کنند که دشمنی با اعراب زمینه تاریخی دارد. ایران چنانکه قبلاً اشاره شد، اعراب را به خاطر شکست خسرو نبخشیده است. به نظر می رسد یهودیان نسبت به رویدادی که در آن یهودیان از مدینه تبعید شدند کینه ای دارند (تصویر زیر را ببینید). فارس ها و اسرائیلی ها یک دشمن مشترک دارند، اعراب. بنابراین، ممکن است استدلال شود که آمریکا به این زودی ها به ایران حمله نکند.
اگر آمریکا یا اسرائیل میخواستند به ایران حمله کنند، بلافاصله پس از نمایش ویدئویی از سوی آمریکاییها مبنی بر اینکه ایرانیها عامل حمله به نفتکشها هستند، حملات خود را آغاز میکردند. ایرانیان هدف واقعی جنگ در خاورمیانه نیستند. فارس ها توسط هیچ قدرت خارجی اشغال نشده اند و مانند همسایگان عرب خود میزبان پایگاه های خارجی نیستند. اگر و زمانی که درگیری در خلیج فارس رخ دهد، ملت های عرب نابود خواهند شد. احساس من این است که صهیونیست ها فقط به ایرانی ها فشار می آورند تا خود را زیر سلطه اسرائیل درآورند و از استقلال مالی خود دست بکشند.
بله، ما در دوران نامعلومی به سر می بریم و تشخیص باطل از حقیقت یا حتی باور هر سخنی که از دهان رهبری سیاسی بیرون می آید دشوارتر شده است. ما باید تبلیغات در MSM را زیر سوال ببریم و به چالش بکشیم. در این روزگار، کسانی که پول کلان دارند بلندترین حرف را می زنند و مکرراً اسطوره ها را برای خوانندگان و شنوندگان ساده لوح خود تبلیغ می کنند.
مراجع:
https://en.wikipedia.org/wiki/Jacob_wrestling_with_the_angel





