یادم می آید وقتی جوان بودم داستان شیر پیری را می خواندم که برای شکار تلاش می کرد. پادشاه زمانی قدرتمند جنگل چاره ای نداشت جز اینکه از دوستان احمق خود کمک بخواهد تا طعمه را به او برسانند. بنا به دلایلی، پادشاه فرصت تغذیه خود را از دست می داد. فکر می کنم بچه ها هنوز از همان داستان لذت می برند. قبلا لبخندی روی لبم می آورد. چنین داستان هایی برای خوانندگان درس های مهمی به همراه دارد. به دلیل سنم، آن زمان معنای عمیق تر آن را نمی فهمیدم. این داستان تراژدی انسانی است.
توماس پوچاری می گوید که امپراتوری آمریکا اوج خود را در دهه 1970 شاهد بود، اکنون در حال افول است. این اکنون پس از آزادی افغانستان برای همه آشکار است. مرا به یاد شیری می اندازد که پیر شده است. برای دهه ها، رسانه های غربی به ما گفتند که امپراتوری آمریکا قدرتمندترین امپراتوری تاریخ بشر است. خواه درست باشد یا تبلیغاتی، آن بحث بی ربط است. برای من مهمترین سوال این است که منبع قدرت آن چیست؟
منبع قدرت برای امپراتوری بریتانیا و همچنین امپراتوری آمریکا، منبع واقعی، قدرت واقعی هرگز منابع طبیعی نبود که آنها از کشورهای جهان سوم غارت کردند. همیشه وام هایی بود که آنها را وادار به گرفتن آن می کردند. به عبارت دیگر بدهی است. نه، اجازه بدهید اینجا اصلاح کنم، این سیستم بانکی غربی است. حاکمان واقعی بانکداران هستند.
بانکداران از شهر لندن بر جهان حکومت کرده اند. پایتخت مالی جهان. اینجا جایی بود که کمپانی هند شرقی از لندن حکومت می کرد. متأسفانه بانکداران عادت بدی دارند. آنها به کشورهای میزبان فشار می آورند تا وارد جنگ شوند و بدهی های بیشتری را بپذیرند. این همان چیزی است که امپراتوری بریتانیا را ویران کرد. جنگ ها و بدهی ها این چیزی است که امپراتوری آمریکا را ویران می کند. جنگ ها و بدهی ها همانطور که بانکداران انگلیسی ها را مستهلک کردند، اکنون در حال تخلیه میزبانان آمریکایی خود هستند.
در حدود 50 سال گذشته، سرمایهداران و سرمایهگذاران غربی مشغول قویتر کردن چین بودهاند. می توان گفت چین قرار بود میزبان بعدی بانکداران باشد. ما در 20 سال گذشته خوانده ایم که چین ابرقدرت بعدی خواهد بود. خوشحالم که بگویم چینی ها چندان احمق نیستند. آنها دیده اند که چه بر سر امپراتوری ها می آید. امپراتوری ها تحلیل می روند عمر یک امپراتوری این روزها زیاد طولانی نیست. آمریکا نمونه اولیه است. چینی ها از تبدیل شدن به امپراتوری حاکم بعدی خودداری می کنند. چینی ها قصد ندارند بر جهان حکومت کنند.
پس از تهی شدن آمریکا، بانکداران هیچ جای دیگری برای جستجوی حمایت ندارند. به نظر می رسد که NWO به پایان راه رسیده است. نظم نوین جهانی وجود نخواهد داشت، فقط هرج و مرج، استبداد و جنگ وجود خواهد داشت. تنها گزینه برای آنها اسرائیل بزرگ است. اسرائیل پناهگاه، پناهگاه کلاهبرداران، کلاهبرداران، قاتلان کودکان و جنایتکاران است. دزدی و تیراندازی به افراد بی دفاع یک شیوه زندگی در اسرائیل است. اما جهان اکنون در حال تغییر است. برای بهتر شدن تغییر خواهد کرد. با این حال، روزهای تاریکی در راه است.
صاحبان قدرت در حال بازی فریب، ترس و کنترل هستند. بله، نظم جهانی قدیمی در حال فروپاشی است. امپراتوری آمریکا احتمالاً در دهه آینده وجود نخواهد داشت. نفوذ آن در حال حاضر شروع به محو شدن کرده است. مانند هر تولد و مرگی، مرگ یک امپراتوری قدیمی و تولد نظمی جدید همیشه دردناک و خونین خواهد بود.
مراقب خودت باش و مراقب اطرافیانت باش.
پر برکت بمان.
نظرات بیان شده در مصاحبه متعلق به پاسخ دهنده است و لزوماً منعکس کننده خط مشی ویرایشی Restoring The Mind نیست.




