FacebookFacebook
XX
Youtube Youtube
965 POSTS
Restoring the Mind
  • عربی
  • انگلیسی
  • اردو
Restoring the Mind Menu   ≡ ╳
  • خانه
  • تجارت
  • سلامتی
    • سلامت روان
  • مطالعه جوامع
  • رشد ذهن
  • کتاب ضد مسیح
  • ژئوپلیتیک
  • روزنامه
  • تاریخچه
  • پادکست
☰
Restoring the Mind
HAPPY LIFE

بخشندگان، جویندگان و گیرندگان در زندگی

Khalid Mahmood - رشد ذهن - 30/01/2018
Khalid Mahmood
7 views 1 sec 0 Comments

0:00

چند هفته پیش برای اولین بار در یک جلسه گروهی کاربران محلی وردپرس شرکت کردم. اگرچه بازدید من کوتاه بود، اما این تجربه تأثیر ماندگاری بر من گذاشت. فقط سه نفر در اواخر دهه 60 یا اوایل 70 سالگی به جز من و سازمان دهنده در جلسه بودند. همه آنها مشغول کار روی لپ تاپ خود بودند، یاد می گرفتند که چگونه صفحات وب را با استفاده از وردپرس ایجاد کنند. هر سه دانش‌آموز شهروند سفیدپوست بریتانیایی بودند. دلیلی برای ذکر رنگ/نژاد افراد وجود دارد. تعامل کوتاه من با گروه باعث شد به چیزی بسیار اساسی در مورد زندگی فکر کنم و اینکه چرا داشتن اشتیاق در زندگی حیاتی است.

وقتی به یادگیری فکر می کنیم، بلافاصله به موسساتی مانند مدارس، کالج ها و دانشگاه ها فکر می کنیم. اما این نهادها یک پدیده مدرن هستند. وقتی صحبت از یادگیری به میان می آید، تعامل انسانی بسیار تاثیرگذارتر از نهادها بوده و بوده است. ما در مورد زندگی در نهادها نمی آموزیم. ما درس های مهم زندگی را از طریق تعامل در محیط های اجتماعی می آموزیم. ما ذاتا موجوداتی اجتماعی هستیم و هدف از معاشرت، ارتباط و انتقال اطلاعات است. به همین دلیل است که سبک زندگی یک گوشه نشین غیرطبیعی تلقی می شود. این امر چندان امرار معاش نیست. پس ممکن است بپرسید زندگی چیست؟

در زندگی، ما به طور کلی با دو نوع از مردم تعامل داریم. بخشندگان و گیرندگان من در اینجا از لحاظ مالی صحبت نمی کنم. من به چیزی بسیار معنادارتر و عمیق تر اشاره می کنم. من از بخشندگان به کسانی اشاره می کنم که دارای قلب های دلسوز و ایثارگر هستند. شادی آنها از قدردانی، به اشتراک گذاشتن و قدردانی از زندگی ناشی می شود. این افراد همیشه در جستجوی فردی هستند که از نگرش باز و دانش اندکی که دارند بهره مند شوند. از سوی دیگر، گیرندگان از احساسات دیگران تغذیه می کنند و در عین حال انرژی خود را تخلیه می کنند. گیرندگان عادتاً بر برتری خود پافشاری می کنند و با ذهن بسته خود مرتباً دیگران را تحقیر می کنند.

سپس نوع سوم، سالكان است; ما تمایل داریم آنها را در مرحله شروع سفرشان به سمت رشد ملاقات کنیم. چنین افرادی به اهداکنندگان نزدیک‌تر هستند، اما فاقد منابع مورد نیاز هستند، با این حال، مشتاق کسب مهارت‌ها و دانش مورد نیاز برای دستیابی به اهداف خود هستند. در برخی مواقع، جویندگان ممکن است انرژی دیگران را در تلاش برای رشد و دستیابی، تخلیه کنند. صرف نظر از این، شما آنها را از نوع خیرخواهانه می بینید. نکته کلیدی این است که برخی از افراد به رشد شما کمک می کنند در حالی که برخی دیگر انرژی شما را تحلیل می برند و رشد شما را متوقف می کنند. از این رو، هدف ما باید این باشد که برای بخشنده بودن پشتکار داشته باشیم.

اکنون، با بازگشت به موضوع سه نفر در جلسه گروه، متوجه می شوم که برخی از افراد پس از بازنشستگی نیز تمایل به بازنشستگی از زندگی دارند. اما نه این سه نفر. من احساس می کردم که آنها مسیر تازه ای را انتخاب کرده اند که به سمت یک زندگی مثبت جدید منتهی می شود. بازنشستگی از اشتیاق آنها برای داشتن زندگی معنادار کم نکرد. شروع دوباره زندگی برای آنها گزینه آسانی بود. نکته ای که من سعی می کنم بیان کنم این است که با یادگیری و رشد در طول زندگی، هدف ما ممکن است تغییر جهت دهد. این طبیعی است و جای ترس نیست. مطمئن باشید، اشتیاق ما برای انجام کاری که دوست داریم همیشه به روحیه ما اجازه می دهد تا اوج بگیرد. همانطور که مولانا می‌گوید: «بگذارید بی‌صدا در اثر کشش عجیب چیزی که واقعاً دوست دارید، کشیده شوید».

اعتراف می کنم که خلاقیت آسان نیست، اما باز هم چقدر فضای ذهن انسان برای رشد نیاز دارد. وقتی در زندگی احساس هدفی داشته باشید، احساس می کنید نیرویی غیرقابل انکار در اختیار شماست و پذیرش خلاقیت آسان تر می شود. نداشتن هدف در زندگی گاهی اوقات عمر را کوتاه می کند. به نظر من، این بخشندگان و خلاقان هستند که سالم تر، شادتر و طولانی تر زندگی می کنند. چیزی که به نظر من دلگرم کننده است این است که میلیاردها ذهن در جهان با پتانسیل استفاده نشده برای خلاقیت وجود دارد. آنچه بیش از همه مهم است درگیر بودن است. ما باید تمام آن هفت میلیارد مغز تخیلی را درگیر کنیم. همه ما زمانی سود می بریم و بیشتر یاد می گیریم که همه خلاقانه درگیر شوند.

حلقه بازخورد داخلی ما نیاز به احساس مشارکت، بهره وری و موفقیت دارد. ما یک سیستم نظارت تحلیلی داخلی در ذهن انسان داریم که بازگشت سرمایه ما را مشاهده می کند، به عنوان مثال. برای زمانی که در یک فعالیت خاص سرمایه گذاری می کنیم چه بازدهی به دست می آوریم. وقتی بیش از حد وقت خود را صرف یک فعالیت بی فایده می کنیم، با ارزیابی به ما پاداش می دهد یا به وضعیت روانی ما آسیب می رساند. برای توضیح بیشتر در این مورد، می خواهم اضافه کنم که از نظر من، بزرگترین مقصر رسانه های اجتماعی مانند فیس بوک هستند. هر چه زمان بیشتری را صرف مرور فیس بوک کنیم، بهره وری کمتری خواهیم داشت. برای برخی، فیس بوک به اعتیاد تبدیل شده و جایگزین کتابخوانی و یادگیری دانش واقعی شده است.

دلیل اینکه می‌گویم فیس‌بوک اعتیادآور است این است که درست مانند قمار که در آن قمارباز هر از گاهی برنده‌های کوچکی می‌کند و با وجود باخت‌های انباشته به قمار بازمی‌گردد. فیس بوک هر از چند گاهی اطلاعات باکیفیتی ارائه می دهد که ما را به آن متصل نگه می دارد. با این حال، اکثر پست های فیس بوک کیفیت پایینی دارند. فیس بوک نه تنها زمان و انرژی ما را تحلیل می برد، بلکه به دلیل عدم بازگشت سرمایه، به تصویر درونی ما نیز آسیب می رساند. هر چیزی که وقت و انرژی ما را تلف کند، نمی تواند برای سلامتی ما مفید باشد و به عنوان چیز مثبتی برای زندگی تلقی شود.

بنابراین، ما باید خلاق شویم و به خود و دیگران کمک کنیم تا رشد کنند. وظیفه ما این است که مسیر خود را به سمت رشد بی وقفه ادامه دهیم. زیرا ممکن است هرگز ندانیم که چه کسی را الهام می‌دهیم. من از اشتیاق سه نفر الهام گرفتم که پس از بازنشستگی سعی در خلاقیت داشتند. همانطور که خوانندگان Restoring The Mind می دانند که این خلاقیت است که به ما کمک می کند مغز و ذهن خود را در سلامت کامل نگه داریم. این خلاقیت است که به ما کمک می کند ذهن را بازیابی کنیم. داشتن ذهن خلاق به ما این امکان را می دهد که در هر روز به دنبال چیزهای مثبت باشیم.

با همه اینها، نمی توانم فکر کنم که آیا فقدان اشتیاق برای زندگی دلیلی است که مردم کشورهای توسعه نیافته جوانتر از کشورهای غربی می میرند. منظورم کسانی هستند که بعد از بازنشستگی پیش از موعد به نوعی از زندگی بازنشسته می شوند. ممکن است استدلال کنیم که آنها فاقد منابع و الگو هستند. سوالی که من در مورد آن فکر می کنم این است که آیا این اختلاف به این دلیل است که برخی افراد زندگی زامبی را به زندگی خلاقانه ترجیح می دهند؟ من تمایل دارم فکر کنم که این می تواند یکی از عوامل کلیدی باشد اگر نه تنها دلیل.

به نظر من، اشتیاق نقش مهمی در زندگی دارد. اشتیاق به زندگی هدف می بخشد. زندگی قرار است زندگی شود. از این رو هر فرصتی را که به دست می آوریم، باید از آن برای یادگیری و تجربه زندگی پرشور استفاده کنیم. سپس با اشتیاق یکسان، خوبی ها را با دیگران تقسیم کنید. با هر روز جدید، قدرت و افکار جدید به وجود می آید، پس سعی کنید هر روز بخشنده شوید و به کسانی که در تلاش برای رشد هستند کمک کنید.

TAGS: #احساسات#اشتیاق#خلاقیت#دلسوز#هدف در زندگی
PREVIOUS
استفاده از میکرو ارتجاعی برای افزایش پتانسیل
NEXT
رهایی از دردهای گذشته
Related Post
04/04/2017
گفتگو با مولانا
03/08/2017
غلبه بر اهمال‌کاری: نقد کتاب «به تعویق انداختن: چرا این کار را انجام می‌دهید، اکنون در مورد آن چه باید کرد» نوشته
26/10/2020
گرگ و میش معنوی
25/02/2025
روان‌شناسی جرم‌ورزی


Leave a Reply

برای صرف‌نظر کردن از پاسخ‌گویی اینجا را کلیک نمایید.

Related posts:

از عدم انسجام به انسجام بهره برداری از تمام قدرت های هارد انسانی (هارد دیسک) روانشناسی خلاقیت خلاء خطرناکی که عشق بی پاسخ است

[elementor-template id="97574"]
Socials
Facebook Instagram X YouTube Substack Tumblr Medium Blogger Rumble BitChute Odysee Vimeo Dailymotion LinkedIn
Loading
Contact Us

Contact Us

Our Mission

At Restoring the Mind, we believe in the transformative power of creativity and the human mind. Our mission is to explore, understand, and unlock the mind’s full potential through shared knowledge, mental health awareness, and spiritual insight—especially in an age where deception, like that of Masih ad-Dajjal, challenges truth and clarity.

GEO POLITICS
آیا ملک سلمان آخرین خاندان آل سعود
Khalid Mahmood - 29/09/2025
جنگ صلیبی دهم، استعمار و صهیونیسم
Khalid Mahmood - 18/09/2025
غزه، گوساله طلایی و خدا
Khalid Mahmood - 07/08/2025
ANTI CHRIST
خلاصه روز اول – کتاب دجال
Khalid Mahmood - 06/06/2025
ایران خود را یک کشور شیعه اعلام
Khalid Mahmood - 30/05/2025
انگلستان و انجمن‌های سری – کتاب دجال
Khalid Mahmood - 23/05/2025
Scroll To Top
© Copyright 2025 - Restoring the Mind . All Rights Reserved
  • العربية
  • English
  • فارسی
  • اردو