هیچ شهری در جهان وجود ندارد که بتوان آن را از نظر استراتژیک برای یک امپراتوری به اندازه اورشلیم طبقه بندی کرد. کنترل اورشلیم به امپراتوری اجازه سلطه کامل بر کل منطقه را می دهد. برای هزاران سال، اورشلیم به عنوان یک پاسگاه مهم برای امپراتوری های مختلف عمل کرده است. اکنون از نظر استراتژیک مهم ترین پاسگاه برای امپراتوری آمریکا است. اما این در حال تغییر است. اورشلیم بیش از دو هزار سال است که به عنوان یک شهر مستقل حکومت نکرده است. در زمان داوود و سلیمان، حکومت اورشلیم تا یمن گسترش یافت. اورشلیم اکنون برای تبدیل شدن به یک شهر استراتژیک، پایتخت یک امپراتوری ساخته شده است.
عمران نظر حسین در کتاب اورشلیم در قرآن (مسجد دارالقرآن، نیویورک، 2002) ادعا می کند که با تضعیف نفوذ و قدرت واشنگتن، بیت المقدس به عنوان شهر حاکم بعدی جایگزین آن خواهد شد. همانطور که ایالات متحده در قرن بیستم بر جهان تسلط داشت، اکنون اسرائیل در قرن بیست و یکم بر جهان مسلط خواهد شد. حسین استدلال می کند که بازگشت یهودیان به سرزمین مقدس با حکم الهی بوده است. او پیشنهاد می کند که هدف اسرائیل ساختن خانه ای برای توده های یهودی نبود، بلکه ایجاد یک امپراتوری بود. نخبگان یهودی مانند داوود و سلیمان در 1000 قبل از میلاد بر امپراتوری خود از اورشلیم حکومت می کردند.
پایان نامه حسین بسیار جالب است. با این حال، وقتی استدلال میکند که اسرائیل در خطر تجزیه و ناپدید شدن نیست، اما در عوض به دولت بعدی جهان تبدیل خواهد شد، درخواست جهشی از ایمان میکند. این با دیدگاه من در مورد اسرائیل در تضاد است. من احساس می کنم که یک دولت آپارتاید – و شکی نیست که اسرائیل یک دولت آپارتاید است – نمی تواند برای مدت طولانی در هلال حاصلخیز دوام بیاورد، البته نه در قرن بیست و یکم. جهان در حال استقبال از آزادی است: 6 میلیارد نفر از مردم زمین خواهان آزادی هستند، آزادی بیان عقایدشان. اما یهودیان و اسرائیلی ها یک سیستم آپارتاید در فلسطین ایجاد کرده اند. نظام آپارتاید در آفریقای جنوبی دوام نیاورد. آفریقاییها به طرز وحشتناکی با سیاهپوستان بدرفتاری میکردند، اما حتی آنها هم مانند دولت اسرائیل سیاست دولتی برای کشتن کودکان نداشتند. یهودیان در واقع کودکان فلسطینی را هدف قرار می دهند. البته، آفریقایی ها مانند یهودیان ایدئولوژی و اعتقادی به «برگزیدگان» بودن نداشتند. من در زیر چند پاراگراف از کتاب اورشلیم در قرآن را منتشر می کنم که دلایل تجمع یهودیان در اسرائیل را شرح می دهد.

یهودیان کاملاً توسط صهیونیسم فریفته شده اند تا در فلسطین گرد هم آیند. حسین استدلال می کند که آنها توسط رهبران خود “فریب” خوردند و اکنون فقط خود را مقصرند. این درست است. صهیونیسم اکنون به سرعت جذابیت خود را از دست می دهد. نسل صهیونیستی پیر میشود و نسلهای جوان دیگر مشتاقانه به ایدئولوژی صهیونیسم نمیپیوندند. جوانان اسرائیلی که بسیاری از آنها در اروپا و آمریکای شمالی زندگی مرفهی دارند، می بینند که در پس قدرت های اغواگر چشمگیر صهیونیسم پوچی، سردرگمی و حماقت وجود دارد. آنچه صهیونیسم در واقع انجام داده است، به دام انداختن یهودیان در اسرائیل است. ژئوپلیتیک جهانی از زمان پیدایش اسرائیل دستخوش تغییرات بزرگی شده است و اکنون فشارها بر علیه یهودیان به سرعت در حال افزایش است. نخبگان صهیونیست یهودی، یهودیان عادی را در اسراییل به دام انداخته اند و گزینه های بسیار کمی برای فرار برای آنها باقی گذاشته اند. من با حسین موافقم که یهودیان در اسرائیل خود را در بلاتکلیفی خطرناک قرار داده اند.
متحدان اروپایی اسرائیل تاکنون هیچ تمایلی برای بازپس گیری یهودیان از خود نشان نداده اند. در واقع، اروپایی ها خوشحال هستند که یهودیان از اروپا کوچ کرده اند. این امر با حمایت قوی اروپا از اسرائیل مشهود است، که در واقع سیگنالی است برای یهودیان مبنی بر عدم استقبال آنها از بازگشت به اروپا. همانطور که همه می دانند، یهودیان سابقه طولانی در اخراج از اروپا و جاهای دیگر دارند. در سال 70 پس از میلاد، ارتش روم به اورشلیم حمله کرد و یهودیان را از سرزمینهای مقدس بیرون کرد. سپس قوم یهود در سراسر جهان پراکنده شدند و در میان دیگران در جهان زندگی کردند. در این دوره از تاریخ خود، «یهودیان دیاسپورا» بارها و بارها هر زمان که بر حاکمان (پادشاهان) نفوذ می کردند، اخراج می شدند. وضعیتی که اکنون در ایالات متحده وجود دارد عجیب است. یهودیان در آمریکا قدرت فوق العاده ای دارند و هیچ سیاستمدار آمریکایی جرات زیر سوال بردن سیاست های اسرائیل را ندارد. و به همین دلایل بود که در سال 1290 یهودیان از انگلستان اخراج شدند. یهودیان پس از آن توانستند به کشورهای اروپایی و همچنین در خاورمیانه مسلمان پناه ببرند. اما واضح است که اکنون هیچ کشوری، اعم از ثروتمند یا فقیر، احتمالاً حاضر نخواهد شد و تمایل خود را برای میزبانی از قوم یهود نشان نخواهد داد، در حالی که اسرائیل در واقع تجزیه می شود.
با وجود همه چیز، باید پذیرفت که قدرت و نفوذ یهودیان در دالان های قدرت جهانی بسیار زیاد است. نخبگان یهودی بر حوزه های مالی، رسانه ای، سیاست گذاری تسلط دارند و این باعث نارضایتی جدی می شود. یهودیان تقریباً تسلط کامل دارند. در صنعت رسانه و نشر به دروازه بان تبدیل شده اند. اصلا آزادی واقعی برای توده ها وجود ندارد. کنترل اطلاعات یعنی کنترل ذهن. ماهاتیر محمد، نخست وزیر سابق مالزی گفته است که “یهودیان با نیابت بر جهان حکومت می کنند”.
با این حال، قرن بیست و یکم تماماً در مورد آزادی و آزادسازی نیروی مغز انسان است و خواهد بود. توده های عرب خواهان و نیازمند آزادی هستند. بنابراین، میتوان فرض کرد که رویای یهود برای تسلط بر جهان و حذف آزادی از افراد غیریهودی ممکن است فقط یک رویا باقی بماند. در تاریخ، بزرگترین دلیل اخراج مکرر یهودیان، تمایل نخبگان یهودی به سرکوب غیریهودیان بود. ما میتوانیم استدلال کنیم که اروپا اکنون یک گروه متمدن از ملتها است، اما ایالات متحده یک ملت جوان است که تنها دو قرن قدمت دارد. آمریکا به اندازه اروپا متمدن نیست. در واقع، این یک تمدن کم عمق است. البته اسرائیل اصلا سابقه ندارد. مثل یک جانور است. برعکس متمدن است.
بنابراین، به نظر می رسد که اسرائیل به زودی خود را در جنگ با اعراب در خاورمیانه ببیند. این به این دلیل است که اسرائیل اکنون از درون در حال فروپاشی است. و برای هر ملتی که در شرف فروپاشی از درون است، تنها دو گزینه وجود دارد: (1) اجازه دادن به فروپاشی. یا (2) به امید نجات خود از نابودی به دیگران حمله کند. البته تجاوز کشور را متحد می کند و هر غنیمتی به دست می آید می تواند ثروت و قدرت را به اقتصاد تزریق کند. به همین دلیل است که می بینیم بسیاری از کشورهای شکست خورده وارد جنگ می شوند زیرا چیزی برای از دست دادن ندارند. و ما می توانیم به زودی انتظار داشته باشیم که اسرائیل نیز همین کار را انجام دهد. اسرائیل در مقطعی با همسایگان نفت خیز خود وارد جنگ خواهد شد. این جنگ آینده، طبق تز عمران، بر سر اورشلیم، شهر جدید حاکم خواهد بود. و ثانیاً درباره یهودیان خواهد بود.
کتاب عمران نظر حسین بسیار قوی و قابل تامل است. توضیح او درباره وجود اسرائیل از منظر دینی است و درک و تفسیر ادبیات دینی همیشه آسان نیست. اما چیزی که این کتاب را بسیار خاص می کند، شفافیتی است که حسین با آن پرونده خود را بیان می کند. واقعاً بسیار تأثیرگذار است. او بیتردید هم از ادبیات دینی و هم به مسائل روز جهانی اطلاعات عمیقی دارد. من این کتاب را به هر کسی که علاقه مند به درک رویدادهای جاری در خاورمیانه و ارتباط آنها با آنچه در ادبیات اسلامی پیشگویی شده است توصیه می کنم. به نظر می رسد کتاب او بهترین در این ژانر باشد. اگرچه حسین تصویری آخرالزمانی و تاریک از آینده می نویسد، اما به آینده ای بهتر نیز امیدوار است. پس از پایان سلطنت تاریکی اسرائیل، دنیای جدید و عادلانه تر ظاهر خواهد شد.
نسخه PDF کتاب اورشلیم در قرآن به صورت رایگان از سایت عمران حسین در دسترس است. www.imranhosein.org





