FacebookFacebook
XX
Youtube Youtube
965 POSTS
Restoring the Mind
  • عربی
  • انگلیسی
Restoring the Mind Menu   ≡ ╳
  • خانه
  • تجارت
  • سلامتی
    • سلامت روان
  • مطالعه جوامع
  • رشد ذهن
  • کتاب ضد مسیح
  • ژئوپلیتیک
  • روزنامه
  • تاریخچه
  • پادکست
☰
Restoring the Mind
HAPPY LIFE

دایره پانصد ساله در حال تکمیل شدن است

Khalid Mahmood - مطالعه جوامع - 23/07/2018
Khalid Mahmood
17 views 4 secs 0 Comments

0:00

بدون شک ذهن انسان بسیار قدرتمند است، اما این قدرت ذهن نیازمند آزادی برای دستیابی به پتانسیل کامل است. این آزادی برای توده ها توسط نخبگان حاکم به عنوان یک تهدید تلقی می شود. بنابراین، نخبگان حاکم در همه جا از دوران باستان در حال سرکوب و انقیاد توده ها بوده اند. آنها تمام عرصه های زندگی بشر را کنترل می کنند و پیشرفت انسان را زیر و رو می کنند. با این حال، به اصطلاح پیشرفتی که توسط رسانه ها ترویج می شود، ما را به سمت پسرفت سوق می دهد. سیستم آموزشی که توسط نخبگان کنترل می شود، توده ها را خنگ می کند. افراد سالم تر و بی هوش تر می شوند.

این جنگ علیه بشریت بسیار فراگیر است. هر بخش از زندگی انسان و همچنین خود سیاره را از بین می برد. احتمالاً مهمترین سؤال زمان ما این است؛ چرا

  1. چرا صنعت کشاورزی با کودهای شیمیایی و سموم دفع آفات زمین های حاصلخیز کشاورزی به ویژه خاک سطحی را از بین می برد؟
    1. چرا همه غذاها به آفت کش ها آلوده هستند؟
  2. چرا جنگل زدایی اینقدر گسترده است؟
  3. چرا شرکت‌های چندملیتی سیاست نابودی کامل محیط‌زیست را دنبال می‌کنند و اقیانوس‌ها را آلوده می‌سازند؟
  4. چه کسی می خواهد نظام خانواده را نابود کند و جنگ قبیله گرایی را راه اندازی می کند؟
    1. چه کسانی سردرگمی جنسیتی را ترویج می‌کنند؟
    2. چه کسانی فردگرایی، لذت‌گرایی، قمار، الکلیسم و مصرف مواد مخدر را ترویج می‌کنند؟
    3. چرا افسردگی روانی در سراسر جهان به سطحی همه‌گیر رسیده است؟
  5. چرا صنعت داروسازی قصد دارد همه را مادام العمر به داروهای خود وابسته کند؟
    1. مردم در سراسر جهان هر روز داروهای بیشتری مصرف می‌کنند، اما سالم‌تر نمی‌شوند. چه کسانی از این داروها سود می‌برند؟
  6. چرا هر کشوری بدهکار است؟
    1. چرا همه از طریق نظام ربوی مجبور به بدهکاری می‌شوند؟
    2. چرا سیستم پولی فیات با موفقیت همه را از پول واقعی یعنی طلا و نقره ربوده است؟
  7. چه کسانی می‌خواهند ذهن انسان را سرکوب کنند و اجازهٔ آزادی واقعی را ندهند؟
    1. چرا با قاشق این همه دانش بی کیفیت و اطلاعات بیهوده به ما خورده می شود؟

مطمئناً موارد فوق تصویر واقعی از طبیعت انسان را نادرست نشان می دهد. ما به عنوان انسان دارای برخی از ویژگی های حیوانی هستیم، اما حیوانات به دلیل بدخواهی نسبت به گونه های خود که ممکن است منجر به نابودی کامل شود، شناخته نمی شوند، و نه ما، انسان ها. مطمئناً چیزی در اینجا اشتباه است. اینجا چیزی غیر طبیعی در حال رخ دادن است

در گذشته، من فکر می‌کردم همه اینها به این دلیل است که نخبگان حاکم جهانی ترس از توده‌ها را نشان می‌دهند. آنها درک می کنند که کنترل یک نادان و خنگ راحت تر است. سپس، پس از خواندن دیگران که طمع و سود بیشتر را سرزنش می کنند، برای مدت کوتاهی، من نیز شروع به اشتراک ایده سودجویی کردم. با این حال، من اکنون متقاعد شده ام که همه اینها برای سود یا کنترل توده ها نیست. دلیل اینکه حرص نیست این است که ما مرزها و محدودیت های تجاری داریم. اگر آزادی رفت و آمد وجود داشت، آنگاه به یک رونق اقتصادی عظیم در همه جا منجر می شد، سالانه صدها تریلیون دلار ارزش تجارت افزایش می یافت. علاوه بر این، پول تنها یک ابزار است، در این مورد، برای کنترل استفاده می شود.

واقعیت این است که ما در یک روز به جایی که هستیم نرسیدیم. صدها سال طول کشیده تا به این نقطه برسیم. تز من این است که این داستان در حدود سال 1500 بعد از میلاد آغاز می شود و این دوره زمانی 500 ساله یک راز تاریک را در خود دارد. نزدیکی وقایع ذکر شده در زیر تصادفی نیست.

  • چاپخانه یوهانس گوتنبرگ در سال 1450 به بهره برداری رسید
  • عثمانیان در سال ۱۴۵۳ قسطنطنیه را فتح کردند.
  • کریستف کلمب در سال 1492 به آمریکا می رسد
  • واسکو داگاما در سال 1497 به هند می رسد
  • England gives birth to a new form of capitalism in 1500چاپخانه یوهانس گوتنبرگ در سال 1450 به بهره برداری رسید
  • ایران در سال 1501 تصمیم می گیرد که عمدتاً شیعه شود.
  • انشقاق در جهان مسیحی منجر به ایجاد کلیسای انگلیکن در سال 1534 شد

با نگاهی دقیق تر به فهرست بالا، به راحتی می توان ارتباط عمیق تری بین آنها را دید و درک کرد. آنها همچنین منعکس کننده امور جاری جهانی هستند. به عبارت دیگر، بریتانیا، ایالات متحده آمریکا و کشورهای خاورمیانه با این راز تاریک به هم مرتبط هستند.

توضیح نقاط

عثمانی و چاپخانه
امپراتوری عثمانی بلافاصله پس از فتح قسطنطنیه قربانی غرور شد . عثمانی ها با صدور فتوای ممنوعیت چاپخانه، بذر نابودی خود را کاشتند. تا زمانی که فتوا حدود 270 سال بعد برداشته شد، آسیب وارد شده بود و این به رقبای اروپایی و غربی آنها اجازه داد تا به عقب برسند.

عثمانی ها قانون طلایی را فراموش کردند که قدرت نوکر کسی می شود که به دنبال دانش باشد. هنگامی که عثمانی ها به اختراع مدرن (یعنی چاپخانه) پشت کردند، در آن زمان، مسیر حرکت آنها همچنان رو به بالا بود و امپراتوری آنها برای مدتی به گسترش ادامه داد زیرا رقبای آنها تقسیم شده و ضعیف تر شدند. توضیح احتمالی دیگر برای تأخیر در فروپاشی آنها این بود که با وجود ممنوعیت چاپخانه، انتشار کتاب و نوشتن کتاب هرگز در امپراتوری عثمانی متوقف نشد. بیش از چند قرن طول کشید تا اروپایی‌ها سرانجام عثمانی‌ها را در سال 1922 شکست دهند. با این حال، حتی قبل از شکست کامل عثمانی‌ها، بخشی از سرزمینی که تحت سلطه آنها بود، در 2 نوامبر 1917 به صهیونیست‌ها (اسرائیل کنونی) وعده داده شد. هژمونی اسرائیل بر خاورمیانه یا سرزمین های عثمانی نشان دهنده ماهیت واقعی یک توطئه بزرگتر است.

در سال 1492، کریستف کلمب به قاره آمریکا می رسد و تقریباً در همان زمان، نخبگان سرمایه دار انگلیس سیاست بیرون راندن دهقانان از زمین را آغاز می کنند، که در دهه 1700 به مقیاس صنعتی می رسد.
در سال 1492، کریستف کلمب به قاره آمریکا می رسد و تقریباً در همان زمان، نخبگان سرمایه دار انگلیس سیاست بیرون راندن دهقانان از زمین را آغاز می کنند، که در دهه 1700 به مقیاس صنعتی می رسد. .
مارتین امپسون در کتاب خود با عنوان “همه آقایان را بکشید” مبارزه طبقاتی و تغییر در حومه انگلیس، استدلال می کند که دهقانان انگلیسی برای صدها سال به اعتراض و شورش علیه سرمایه داران ادامه دادند (Bookmarks, 2018). این احتمالاً به شکاف سرمایه داری و سوسیالیستی منجر شد. کارل مارکس، سوسیالیست معروف، با جدا کردن کارگران از مالکیت آنچه تولید می‌کنند موافق نبود. او معتقد بود که؛

کار به همان اندازه که یک عمل خلق شخصی و فرافکنی هویت یک فرد است، به همان اندازه که وسیله ای برای بقا است. با این حال، سرمایه داری، سیستم مالکیت خصوصی ابزار تولید، انسان ها را از این منبع اساسی خودارزش و هویت محروم می کند. کارگر به کار فقط به عنوان وسیله ای برای بقا نگاه می کند و هیچ یک از سایر رضایت های شخصی را به دست نمی آورد، زیرا این محصولات حاصل کار او نیست. سرمایه داران و برای سود فروخته می شوند.

در سرمایه داری، کارگری که از محصولاتی که خلق می کند بیگانه یا بیگانه شده است، از فرآیند تولید نیز بیگانه است که آن را تنها وسیله ای برای بقا می داند. کارگر که از فرآیند تولید بیگانه است، بنابراین از انسانیت خود نیز بیگانه است، زیرا تبدیل طبیعت به اشیاء مفید یکی از جنبه های اساسی شرایط انسانی است. بنابراین کارگر با «وجود گونه» خود – از انسان بودن – بیگانه می شود. در نهایت، شیوه تولید سرمایه‌داری، انسان‌ها را از انسان‌های دیگر بیگانه می‌کند. کارگر که از رضایت حاصل از مالکیت محصول کار خود محروم است، سرمایه دار را خارجی و دشمن می داند. بیگانگی کارگر از کار خود و کارگر از سرمایه داران اساس رابطه اجتماعی متخاصم را تشکیل می دهد که در نهایت منجر به سرنگونی سرمایه داری می شود. (http://www.sparknotes.com/philosophy/marx/themes/)

بحث من علیه سرمایه داری نیست و سوسیالیست هم نیستم. من ترکیب این دو را ترجیح می دهم. نظامی که هم نیازهای کارگران و هم سرمایه داران را برآورده می کند. راه میانه را نظام اسلامی فراهم می کند. یکی از اصول اساسی اسلام این است که سالانه 2/5 درصد از کل دارایی خود را به فقرا و نیازمندان بدهید. برای نخبگان غربی، این خیلی زیاد است که نمی‌توان آن را تقدیم کرد. از این رو، آنها از اسلام هراسی استفاده می کنند تا افکار عمومی خود را نسبت به هر جایگزینی برای نظام فعلی ناآگاه نگه دارند. تفاوت اساسی نظام غربی و اسلامی این است که در نظام اسلامی حرکت سرمایه در هر دو جهت است. در حالی که سرمایه داران غربی ترجیح می دهند که سرمایه فقط به سمت آنها حرکت کند.

رالف اپرسون در کتاب خود با عنوان نظم نوین جهانی استدلال کرد که امروزه در آمریکا دینی وجود دارد. آن را دین اومانیستی می نامند.

اومانیسم: جنبشی مدرن، غیر خداباور و خردگرا که معتقد است انسان قادر به خودشکوفایی، رفتار اخلاقی، بدون توسل به ماوراء طبیعت است.

برخی این دین را اومانیسم سکولار می نامند و کلمه سکولار اینگونه تعریف می شود: «ارتباط با چیزهای دنیوی به عنوان متمایز از چیزهای مربوط به کلیسا و دین». این کلمه با کلمه لاتین saecularis به معنای دنیوی مرتبط است.

به عبارت دیگر، اومانیسم مترادف با گفتن انسان خداست. مشکل این است که انسان همیشه خدا(ع) را عبادت کرده است. در حالی که آتئیست ها به ترویج نظریه خارج از آفریقا که مرد را انسان خردمند توصیف می کند، ادامه می دهند، دیگران استدلال می کنند که انسان همیشه همو مذهبی بوده است. با این حال، اپرسون به این نتیجه رسید که در غرب و هم در شرق حملات بی‌امان بر ادیان صورت گرفته است. او استدلال می کند که کمونیست ها و سرمایه داران، هر دو نه تنها علیه دین، بلکه علیه بشریت نیز جنگ کرده اند. بیش از 40 میلیون نفر در اتحاد جماهیر شوروی و بیش از 60 میلیون نفر در چین به نام کمونیسم کشته یا قربانی شدند.

مانیفست حزب کمونیست توسط کارل مارکس و فردریک انگلس در سال 1847 نوشته شد. فردریک انگلس یک صنعتگر اهل منچستر انگلستان بود. اما این تنها کمک انگلستان به جهان نیست که بشریت مجبور شد بهای سنگینی برای آن بپردازد. انگلستان با تمام وجود از ایدئولوژی هایی مانند فراماسونری، صهیونیسم و ​​داروینیسم حمایت کرده است. موقعیت ابرقدرت لندن و واشنگتن به آنها فرصت بی‌سابقه‌ای برای نابودی فرهنگ‌ها و ترویج چیزی منحصر به فرد برای جهان داده است، و چیزی که آنها ترویج کردند این است:

  1. نظام بدهی‌محور (یا: بدهی‌گرایی)
  2. نظام بانکی مبتنی بر ربا
  3. قمار
  4. لذت‌گرایی و مصرف‌گرایی
  5. اعتیاد به الکل و مواد مخدر
  6. نابودی نظام‌های سنتی خانوادگی
  7. سردرگمی جنسیتی
  8. ابتذال
  9. غذاهای دست‌کاری‌شده ژنتیکی (GM Foods)

هدف فوق آشکارا سرکوب و تحت الشعاع قرار دادن ذهن انسان است. غرب فتح شده است و عدم استقامت آنها گویای تمام ماجراست. اما سوالی که مدام مطرح می شود این است که چرا؟ چرا ذهن انسان را نابود می کند؟ چه کسی پشت همه چیز است؟ نمی تواند مردم خداترس باشد.

الف. رالف اپرسون ادعا می کند که اکثر نخبگان حاکم غربی، اگر نه همه، شیطان پرست هستند. آنها شیطان را می پرستند و اعضای انجمن های مخفی مانند فراماسون ها، جمجمه ها و استخوان ها و ایلومیناتی هستند. اگر اپرسون در گزارش خود دقیق باشد، به این معنی است که نخبگان حاکم غربی ممکن است روح خود را به شیطان فروخته باشند. وقتی می‌گویم نخبگان حاکم، منظورم آن نامرئی‌هایی است که ریسمان را می‌کشند، نه عروسک‌هایی که در رسانه‌ها می‌بینیم. ممکن است کتاب اپرسون توضیح دهد که چرا نخبگان حاکم فاقد وجدان هستند؟

کلیسای انگلیکن و شیعیان ایرانکلیسای انگلیکن که در سال 1534 ایجاد شد، قرار است نماینده یک دین باشد، اما منتقدان آن استدلال می‌کنند که هیچ ستون فقرات یا مقاومتی در برابر هجوم فرهنگ ملحد مدرن به مذهب از خود نشان نداده است. تعجب آور نیست وقتی برخی از منتقدان استدلال می کنند که کلیسای انگلیکن با انجیلی ها همسو است، هرگز سرمایه داران یا صهیونیست ها را در مورد تحقیر انسان و تحقیر زنان (درآوردن لباس) و همچنین سردرگمی های جنسیتی به چالش نمی کشد. این به سادگی رهبری نمی کند، بلکه از فرهنگ الحادی مدرن غربی پیروی می کند. در مقایسه با کلیسای کاتولیک، کلیسای انگلیکن کمترین تلاش را برای محافظت از مسیحیان در برابر انحراف مدرن از تعالیم عیسی انجام داده است..

عیسی اگر بیاید و ببیند که چه کاری به نام او انجام می شود، وحشت می کرد. کلیسای انگلیکان مهر تأییدی برای چیزهایی می دهد که عیسی آنها را قبول نداشت. چه کسی از رفتار غیر مذهبی کلیسای انگلیکن بیشترین سود را برد؟

ایران در سال 1501، چند دهه قبل از تولد کلیسای انگلیکن، خود را یک کشور شیعه اعلام کرد. پس از آن، ایران برای قرن‌ها سیاست آزار و اذیت سنی‌ها را از این سرزمین به کار گرفت و سعی کرد ایران را به کشوری عمدتاً شیعه تبدیل کند. از آن زمان تاکنون، بخش حاشیه ای در جریان اصلی گفتمان اسلامی باقی مانده است و در مدار خودش عمل می کند. چرا آنها این کار را می کنند؟ چرا آنها از جریان اصلی جدا می شوند؟ اگر امت اسلامی تجزیه شود چه کسی سود می برد؟

اگر به نقشه هند و خاورمیانه نگاه کنید، متوجه می شوید که در سال 1500 مسلمانان از مدیترانه تا برمه حکومت می کردند. در سال 1501، اعلام حکومت شیعه توسط ایران، سرزمین ها را بین حاکمان سنی در هر دو طرف تقسیم کرد و شیعیان ایران در وسط قرار گرفتند. دیوار جدایی عظیم، در مرکز سرزمین های مسلمان.

یک چیز بسیار واضح است؛ ایران از پیش مقدر شده است که در آخرالزمان نقش اصلی را ایفا کند.

اتحاد هندو و صهیونیست در سال 1497 واسکو دوگاما به هند می رسد. احساس من این است که هند نیز از پیش تعیین شده است که در آخرالزمان نقش مهمی ایفا کند. هند در حال تقویت اتحاد خود با رژیم صهیونیستی اسرائیل است. این دو به زودی جنگ بزرگی را علیه کشورهای مسلمان همسایه خود به راه خواهند انداخت. هند صهیونیستی سعی خواهد کرد پاکستان را بین هند صهیونیستی و ایران در هم بکوبد. سرنوشت اعراب نیز مشابه خواهد بود. مسلمانان مجبور خواهند شد متحد شوند یا با نابودی کامل روبرو شوند.

جنگ کنونی در سرزمین مسلمانان تنها تشدید خواهد شد. جنگ خوب در مقابل شر است. این جنگ علیه هر دکترین یا دینی است که به عنوان یک تهدید وجودی برای نظام فعلی تلقی می شود. هدف این سیستم منقبض کردن ذهن به منظور سرکوب آن است.

در سرتاسر جهان، مردم از همه پیشینه‌های مذهبی مختلف در انتظار ورود یک شخصیت قدرتمند هستند. ظهور آن قرن ها پیش در متون مقدس مختلف پیش بینی شده است. هر گروه مذهبی این شخصیت را با نام دیگری می شناسد. با این حال، این احتمال وجود دارد که این یک چهره، زمانی که به فرم بدنی خود می رسد، سعی کند هر گروهی را متقاعد کند که او همان کسی است که آنها منتظر او بوده اند.
ll

  • برای مسیحیان صهیونیست، او ادعا خواهد کرد که عیسی آنهاست (آینده دوم)
  • برای یهودیان صهیونیست، او ادعا خواهد کرد که مسیح آنهاست
  • برای شیعیان، او ادعا خواهد کرد که مهدی آنهاست
  • برای هندوها، او ادعا خواهد کرد که کریشنای آنهاست
  • برای بودایی ها، او ادعا خواهد کرد که بودای آنهاست

برای مسلمانان، او المسیح دجال (ضد مسیح) خواهد بود. اعتقاد من این است که وقایع فوق الذکر مربوط به آنچه در حوالی سال 1500 رخ داد، نقش مهمی در آمادگی برای ورود اجتناب ناپذیر المسیح دجال (ضد مسیح) داشت. این نشان می‌دهد که المسیح دجال قبلاً رها شده است و نمی‌توان نقش تأثیرگذار او در فساد ذهنی رهبران انگلستان، آمریکا، اسرائیل و ایران را نادیده گرفت.

المسیح دجال (ضد مسیح)«دجال (عربی:
دجال) صفتی است سریانی.[1] همچنین صیغه عربی رایج از ریشه دجل به معنای دروغ یا فریب است.[2] المسیح دجال، با حرف قطعی ال- («ال»)، به «مسیح فریبنده»، فریبنده خاص آخرالزمان اشاره دارد. دجال موجود شیطانی است که می خواهد خود را شبیه مسیح واقعی کند. ”
(https://en.wikipedia.org/wiki/Al-Masih_ad-Dajjal)

در صحیح مسلم (الف 2942) نحوه ملاقات یکی از صحابی پیامبر به نام تمیم دری با المسیح دجال شرح داده شده است (حدیث کامل در زیر آمده است). تمیم دری تنها انسانی است که المسیح دجال را در زنجیر دیده است. دومین حدیث صحیح مسلم (الف 2937) (همچنین در زیر استنساخ شده) از حکومت مسیح دجال که 40 روز به طول انجامید، می گوید. روز اول مانند یک سال، روز دوم مانند یک ماه و روز سوم مانند یک هفته خواهد بود. عمران نظر حسین در کتاب اورشلیم در قرآن (مسجد دارالقرآن، نیویورک، 2002) این دو حدیث را تفسیر کرد و نتیجه گرفت که روز اول زمانی است که انگلستان به عنوان قدرتمندترین ملت جهان حکومت می کرد، روز دوم مربوط به تسلط ایالات متحده است و روز سوم زمانی است که اسرائیل به عنوان هژمون جهانی تسلط پیدا می کند.

P.S. صهیونیسم با نیت تحقق مقدمات یا پیشگویی ها، مانند آوردن یهودیان به فلسطین، به وجود آمد تا آمدن مسیح دجال (ضد مسیح) یک چشم محقق شود. او تا زمانی که یارانش خود را مشروعیت ندانند، نخواهد آمد. ظاهر او آخرین عمل خواهد بود. پیش‌بینی می‌شود که دجال برای اولین بار در اصفهان، شهری تاریخی در ایران، در صحنه جهانی ظاهر شود.

انس ب. Malik reported that Allah’s Messenger ( ﷺ) گفت:
پس از دجال هفتاد هزار یهودی اصفهانی که شال ایرانی بر سر داشتند، می آمدند.
مرجع: صحیح مسلم 2944

d
فریب و فریب خوردگیدر طول دهه‌ها و قرن‌ها، به آرامی و به تدریج، شیطان پرستان (مینیون‌ها) به رده‌های قدرت در قدرتمندترین کشورها صعود کرده‌اند. قدرت و طرز فکر فاسد به آنها این امکان را داده است که مخفیانه نوعی مهندسی اجتماعی را که در قرن گذشته شاهد بودیم به اجرا بگذارند.

شگفت آور است که چگونه آسیایی ها با کمونیسم زین شده اند. خاورمیانه بهای صهیونیسم را می پردازد و غرب خودش را اومانیسم می بلعد. بشریت تحت شیطان پرستی رنج می برد.

س: پیروان کدام دین(ها) در پس نابودی کنونی کره زمین و کشتار جمعی و سرکوب بشریت هستند؟
ج: مذهب مسيح دجال (ضد مسيح).

دین واقعی برای اتحاد مردم است در حالی که هدف سیاست تفرقه افکنی است. عوامل المسیح دجال با خانواده ها سیاست بازی می کنند و در مناطق قبیله ای خاورمیانه جنگ می کنند. سیستم هژمونیک جهانی که 500 سال طول کشیده تا قدرت کامل خود را به دست آورد، توسط یاران شیطان اداره می شود، آنها سخت کار می کنند تا ارباب خود را راضی کنند. المسیح دجال (ضد مسیح). ما در دوران غیر طبیعی زندگی می کنیم. شری که با آن روبرو هستیم غیر طبیعی و خارق العاده است. تا زمانی که این حکومت بدخواهانه به پایان نرسد، نمی‌توان انتظار رهایی ذهن انسان را داشت.

اما ماشین انسان برای رویارویی با چالش ها ساخته شده است، ذهن انسان انعطاف پذیر است و طبیعت نیز انعطاف پذیر است. تمام ابزار لازم برای بازیابی هر گونه خسارت وارده در درون ما وجود دارد. ما نباید احساس رها شدن کنیم. یکی از بزرگ‌ترین فریب‌هایی که با آن‌ها روبه‌رو می‌شویم، ایجاد احساس ناامیدی و درماندگی در مردم است.

دیستوپی فرهنگی ایجاد شده توسط عوامل تاریکی به زودی جایگزین خواهد شد. طلوع یک شروع جدید قریب الوقوع است، همیشه همینطور است. درست مثل روز بعد از شب پایان برای یاران تاریکی نزدیک است. ذهن انسان برای خلاقیت ساخته شده است. نمی تواند برای مدت طولانی سرکوب شود، همانطور که ما نمی توانیم برای مدت طولانی زیر آب بمانیم. همه چیز در مورد کنترل و سرکوب ذهن و سپس بازیابی ذهن است.

مراجع

https://en.wikipedia.org/wiki/Johannes_Gutenberg
https://en.wikipedia.org/wiki/Safavid_dynasty#Rise_of_Sh%C4%81h_Ism%C4%81il_I
http://www.sparknotes.com/philosophy/marx/themes/
https://en.wikipedia.org/wiki/History_of_banking#England
http://www.redressonline.com/2013/01/zionists-call-the-shots-in-the-anglican-church
https://www.middleeastmonitor.com/20180206-head-of-anglican-church-gives-grant-to-zionist-organisation/

حدیث 1

امیر ب. شراحیل شعبی شعب حمدان می گوید که از فاطمه دختر قیس و خواهر ضحاک ب. قیس و او اولین زنان مهاجر بودند:

برای من حدیثی را نقل کن که مستقیماً از پیامبر خدا (ﷺ) شنیده‌ای و هیچ واسطه‌ای میان شما نباشد. او گفت: بسیار خوب، اگر بخواهی، آماده‌ام این کار را انجام دهم. او گفت: خوب، این کار را بکن و آن را برایم روایت کن. او گفت: من با پسر مُغیرة ازدواج کردم و او در آن زمان جوانی برگزیده از قریش بود، اما در نخستین جهاد (نبرد) در کنار پیامبر خدا (ﷺ) به شهادت رسید. هنگامی که بیوه شدم، عبدالرحمن بن عوف، یکی از یاران پیامبر خدا (ﷺ)، برای ازدواج با من پیغام فرستاد. پیامبر خدا (ﷺ) نیز پیامی در همین باره برای ازدواج با غلام آزادش «اُسامة بن زید» فرستاد. و به من گفته شده بود که پیامبر خدا (ﷺ) درباره اسامه فرموده است: «هر کس مرا دوست دارد، باید اسامه را نیز دوست بدارد.» وقتی پیامبر خدا (ﷺ) با من در این باره سخن گفت، گفتم: کار من در دست توست، مرا به هر کس که بخواهی شوهر بده. او گفت: بهتر است اکنون به خانه «اُمّ شریک» بروی. اُمّ شریک زنی ثروتمند از انصار بود که در راه خدا انفاق فراوان می‌کرد و مهمان‌نوازی‌اش بسیار بود. من گفتم: بسیار خوب، همان‌گونه که می‌خواهی انجام می‌دهم. او گفت: این کار را نکن، زیرا اُمّ شریک زنی است که مهمانان زیادی نزد او رفت‌وآمد دارند و من نمی‌پسندم که موی سرت یا ساق پایت نمایان شود و بیگانگان چیزی ببینند که تو از آن بیزاری. بهتر است به خانه پسرعمویت «عبدالله بن عمرو بن اُمّ مکتوم» بروی. او مردی از قبیله بنی فهر از قریش بود و به همان قبیله‌ای تعلق داشت که فاطمه از آن بود. پس به آن خانه رفتم. وقتی دوران عدّه‌ام به پایان رسید، صدای منادی را شنیدم که اعلام می‌کرد نماز جماعت در مسجد برپا خواهد شد. به سوی مسجد رفتم و همراه پیامبر خدا (ﷺ) نماز گزاردم و در صف زنان بودم که نزدیک به صف مردان قرار داشت. وقتی پیامبر خدا (ﷺ) نماز را به پایان رساند، بر منبر نشست و در حالی که لبخند می‌زد فرمود: «هر نمازگزاری در جای خود بنشیند.» سپس گفت: «می‌دانید چرا شما را گرد آوردم؟» گفتند: خدا و پیامبرش داناترند. او فرمود: «به خدا سوگند، من شما را برای موعظه یا هشدار گرد نیاورده‌ام، بلکه به سبب موضوعی شما را نگاه داشتم. زیرا تمیم داری، که مردی مسیحی بود و اسلام آورد، چیزی به من گفت که با آنچه من درباره دجّال به شما گفته‌ام، موافق است.» او برایم نقل کرد که با سی مرد از قبیله‌های بنی لخم و بنی جُذام سوار کشتی شدند و موج‌های دریا آنان را یک ماه در دریا سرگردان کرد. سپس این امواج آنان را در زمان غروب به جزیره‌ای در دل دریا رساند. آنان سوار قایقی کوچک شدند و وارد جزیره شدند. در آنجا با حیوانی روبه‌رو شدند که موی بلند و انبوهی داشت، به‌گونه‌ای که نتوانستند تشخیص دهند کدام سمتش چهره و کدام پشتش است. گفتند: وای بر تو، تو چه کسی هستی؟ گفت: من «الْجَسّاسَة» هستم. گفتند: الکساسه چیست؟ گفت: ای مردم، نزد آن مردی بروید که در صومعه است، زیرا او بسیار مشتاق است که درباره شما بداند. (راوی) گفت: هنگامی که شخصی را برای ما نام می برد، ترسیدیم که مبادا شیطان باشد. سپس به‌سرعت حرکت کردیم تا به آن دیر رسیدیم و شخصی تنومند را آنجا یافتیم که دستانش به گردنش بسته شده بود و بین دو پایش تا مچ‌ها زنجیرهای آهنی داشت. گفتیم: وای بر تو، تو کیستی؟ و او گفت: به زودی درباره من خواهی دانست. اما به من بگو، شما که هستید؟ گفتیم: ما مردمانی از عربستان هستیم و سوار بر کشتی شدیم، اما امواج دریا ما را به مدت یک ماه به جلو می‌راندند و ما را به نزدیکی این جزیره آوردند. ما به قایق‌های کوچک‌تر رفتیم و وارد این جزیره شدیم و در آنجا موجودی با موی بسیار ضخیم ما را ملاقات کرد و به دلیل پرپشتی موهایش، صورتش از پشتش قابل تشخیص نبود. گفتیم: وای بر تو، تو کیستی؟ گفت: من الجساسة هستم. گفتیم: الجساسة چیست؟ و او گفت: شما به این شخص در دیر بروید زیرا او مشتاقانه منتظر شماست تا درباره شما بداند. بنابراین با عجله به سوی شما آمدیم، از این که مبادا آن شیطان باشد، ترس داشتیم. آن شخص (که زنجیر به دست داشت) گفت: درباره نخل‌های بیزان به من بگو. گفتیم: درباره کدام جنبه آن‌ها می‌خواهی اطلاعات؟ گفت: می‌پرسم آیا این درختان میوه می‌دهند یا نه؟ گفتیم: بله. سپس گفت: فکر می‌کنم این‌ها میوه ندهند. پرسید: درباره دریاچه طبریه به من خبر بده. گفتیم: کدام جنبه آن را می‌خواهی بدانی؟ گفت: آیا آب دارد؟ گفتیم: آب فراوان دارد. سپس گفت: فکر می‌کنم به زودی خشک خواهد شد. دوباره پرسید: درباره چشمه زُغار به من خبر بده. گفتیم: کدام جنبه آن را می‌خواهی بدانی؟ گفت: آیا آب دارد و آیا زمین را آبیاری می‌کند؟ گفتیم: بله، آب فراوان دارد و ساکنان (مدینه) با کمک آن زمین‌ها را آبیاری می‌کنند. پرسید: درباره پیامبر بی‌سواد به من خبر بده؛ او چه کرده است؟ گفتیم: از مکه خارج شده و در یثرب (مدینه) ساکن شده است. پرسید: آیا عرب‌ها با او می‌جنگند؟ گفتیم: بله. پرسید: چگونه با آن‌ها برخورد کرده است؟ گفتیم: او بر همسایگان خود غالب شده و آن‌ها تسلیم او شده‌اند. سپس گفت: آیا واقعاً چنین شده است؟ گفتیم: بله. سپس گفت: اگر این چنین است، بهتر است که آن‌ها از او اطاعت کنند. می‌خواهم درباره خودم به تو بگویم و من دجّال هستم و به زودی اجازه خواهم یافت که خارج شوم، پس خارج می‌شوم و در زمین سفر می‌کنم و هیچ شهری را رها نمی‌کنم مگر اینکه چهل شب در آن نمانم جز مکه و مدینه، زیرا این دو مکان برای من ممنوع هستند و هرگز تلاش نخواهم کرد که وارد هیچ‌کدام از این دو شوم. فرشته ای با شمشیری در دست با من روبرو می شد و راه مرا می بندد و فرشتگانی هستند که از هر گذرگاهی که به آن منتهی می شود محافظت می کنند. سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با کمک عصای خود بر منبر زد و فرمود: این دلالت بر طیبه به معنای مدینه دارد. آیا من چنین روایتی (از دجال) برای شما نگفته ام؟ مردم گفتند: آری، و این روایتی که تمیم دری نقل کرده، مورد پسند من قرار گرفت، زیرا روایتی را که در مدینه و مکه درباره او (دجال) به شما دادم، تأیید می‌کند. ببینید او (دجال) در دریای سوریه (مدیترانه) یا دریای یمن (دریای عرب) است. نه، بلكه در مشرق است، در مشرق است، در مشرق است، و با دست به طرف مشرق اشاره كرد. من (فاطمه بن قیس) گفتم: آن را در ذهن خود حفظ کردم (این روایت از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم).

Reference : Sahih Muslim 2942 a
In-book reference : Book 54, Hadith 149
USC-MSA web (English) reference : Book 41, Hadith 7028

حدیث 2

النواس ب. سمعان رضی الله عنه روایت کرده است که رسول خدا (ص) ﷺ) یک روز صبح از دجال یاد کرد. او ( ﷺ گاه او را ناچيز و گاه (آشفتگي او) را بسيار مهم وصف كردند (و ما احساس كرديم) گويي او در ميان درختان خرما است. هنگامی که در شام نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رفتیم و آن حضرت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در چهره ما خواند، ﷺ) گفت:

چه شده است با شما؟ گفتیم: ای رسول خدا، شما امروز صبح از دجّال یاد کردید، گاهی او را ناچیز و گاهی بسیار مهم توصیف کردید تا جایی که گمان کردیم او در میان نخلستان‌های مدینه حاضر است. آنگاه پیامبر (ﷺ) فرمود: من دربارهٔ شما از چیزهای بسیاری بیم دارم، نه فقط از دجّال. اگر او در حالی ظاهر شود که من در میان شما هستم، من به‌جای شما با او مقابله خواهم کرد. اما اگر در زمانی بیاید که من در میان شما نباشم، هر کسی باید خودش از ایمانش دفاع کند، و خداوند به جای من حافظ و نگهبان هر مسلمانی خواهد بود. او (دجّال) جوانی است با موی مجعد و درهم، و چشمی نابینا. من او را شبیه «عبدالعُزّى بن قَطَن» می‌دانم. هر کس از شما که زمان او را درک کند، باید آیات آغازین سورهٔ کهف را بر او بخواند. او در مسیری میان شام و عراق ظاهر خواهد شد و در هر سو فتنه و فساد خواهد گسترد. ای بندگان خدا! بر راه حق پایدار بمانید. گفتیم: ای رسول خدا، او چه مدت بر زمین خواهد ماند؟ فرمود: چهل روز؛ یک روز آن چون یک سال، یک روز چون یک ماه، یک روز چون یک هفته و بقیهٔ روزها مانند روزهای شما خواهد بود. گفتیم: ای رسول خدا، آیا نماز یک روز برای آن روزی که به اندازهٔ یک سال است کافی خواهد بود؟ فرمود: نه، بلکه باید زمان را برآورد کرده و نمازهایتان را بر اساس آن بخوانید. گفتیم: ای رسول خدا، او با چه سرعتی در زمین حرکت خواهد کرد؟ فرمود: چون ابری که باد آن را می‌راند. او نزد مردمی خواهد آمد و آنان را به دینی باطل دعوت خواهد کرد. آنان به او ایمان آورده و از او پیروی خواهند کرد. سپس به آسمان فرمان خواهد داد و باران فرو خواهد آمد، و زمین گیاه خواهد رویاند. عصرگاهان، چهارپایانشان با کوهان‌های برآمده، پستان‌های پر از شیر و بدن‌های کشیده نزدشان باز خواهند گشت. سپس به سوی قومی دیگر خواهد رفت و آنان دعوت او را رد خواهند کرد. آنگاه از آنان دور خواهد شد و آنان گرفتار خشکسالی خواهند شد و هیچ مالی برایشان باقی نخواهد ماند. او سپس از میان سرزمین‌های بی‌آب و علف خواهد گذشت و خواهد گفت: «گنج‌هایت را بیرون آور!» و گنج‌ها از زمین بیرون آمده، مانند گروهی از زنبوران عسل، به‌سوی او گرد خواهند آمد. سپس جوانی را فراخواهد خواند، او را با شمشیر خواهد زد و به دو نیمه تقسیم خواهد کرد و این دو نیمه به اندازهٔ فاصلهٔ میان تیرانداز و هدفش از هم جدا خواهند بود. سپس او را صدا خواهد زد و آن جوان زنده شده، خندان و با چهره‌ای نورانی نزد او باز خواهد گشت. در همین هنگام، خداوند عیسی بن مریم را خواهد فرستاد. او در کنار منارهٔ سفید در سمت شرقی دمشق فرود خواهد آمد، در حالی که دو جامهٔ زعفرانی‌رنگ بر تن دارد و دست‌هایش بر بال‌های دو فرشته است. هنگامی که سرش را پایین آورد، قطرات عرق از آن فرو می‌چکد و هنگامی که آن را بالا برد، قطراتی چون مروارید از آن پراکنده می‌شود. هر کافری که بوی نفس او را احساس کند، خواهد مرد، و نفسش تا جایی خواهد رسید که چشمش می‌بیند. او (عیسی علیه‌السلام) سپس به دنبال دجّال خواهد گشت تا او را در دروازهٔ «لود» (در سرزمین شام، نزدیکی فلسطین) بیابد و بکشد. آنگاه مردمی که خداوند آنان را از فتنه‌ها حفظ کرده بود، نزد عیسی بن مریم خواهند آمد. او چهره‌هایشان را نوازش خواهد کرد و جایگاهشان را در بهشت به آنان نشان خواهد داد. در همین هنگام، خداوند به عیسی وحی خواهد فرستاد و خواهد فرمود: «من بندگانی از میان بندگانم را آزاد کرده‌ام که هیچ‌کس توان جنگ با آنان را ندارد. این گروه مؤمنان را به‌سوی طور (کوه سینا) ببر تا در امان باشند.» سپس خداوند «یأجوج و مأجوج» را رها خواهد کرد و آنان از هر سراشیبی و بلندی با شتاب فرو خواهند آمد. نخستین دستهٔ آنان از کنار دریاچهٔ طبریه خواهند گذشت و همهٔ آب آن را خواهند نوشید. و وقتی آخرین دسته از آنان عبور کنند، خواهند گفت: «در اینجا زمانی آبی وجود داشت!» عیسی و یارانش در کوه طور محاصره خواهند شد، تا آن‌جا که سرِ یک گاو برایشان از صد دینار گران‌بهاتر خواهد بود (از شدت گرسنگی و سختی). پس پیامبر خدا، عیسی، و یارانش از خداوند یاری خواهند خواست. آنگاه خداوند حشراتی را بر گردن‌های یأجوج و مأجوج خواهد فرستاد و در صبحگاه همهٔ آنان همچون یک تن خواهند مرد. عیسی و یارانش از کوه فرود خواهند آمد و بر زمین جای قدمی نخواهند یافت که از لاشه‌ها و بوی تعفن آنان خالی باشد. پس بار دیگر از خداوند درخواست خواهند کرد. آنگاه خداوند پرندگانی خواهد فرستاد با گردن‌هایی بلند همچون شتران دوکوهانه، که آن اجساد را برداشته و هر جا که خدا بخواهد، خواهند افکند. سپس خداوند بارانی خواهد فرستاد که هیچ خانه‌ای از گل و هیچ چادری از موی شتران مانع آن نخواهد شد. باران زمین را خواهد شست تا آن‌گونه صاف شود که گویی آیینه‌ای است. سپس به زمین فرمان داده خواهد شد تا برکت و میوه‌اش را بازگرداند. در نتیجه، انارهایی خواهند رویید آن‌چنان بزرگ که گروهی از مردم از یک انار خواهند خورد و زیر پوست آن پناه خواهند گرفت. گاو شیرده آن‌قدر شیر خواهد داد که گروهی بسیار از آن خواهند نوشید. شتر شیرده چنان شیر خواهد داد که قبیله‌ای کامل از آن سیراب خواهد شد، و گوسفند شیرده آن‌قدر شیر خواهد داد که یک خانوادهٔ کامل از آن خواهد نوشید. در آن هنگام، خداوند بادی خوش و ملایم خواهد فرستاد که تا زیر بغل‌های مردم نفوذ خواهد کرد و جان هر مؤمن را به آرامی خواهد گرفت. تنها بدکاران بر زمین باقی خواهند ماند؛ آنان بی‌پروا زنا خواهند کرد، چنان‌که الاغ‌ها جفت‌گیری می‌کنند — و در همان حال، ساعت قیامت بر آنان فرا خواهد رسید.

Reference : Sahih Muslim 2937 a
In-book reference : Book 54, Hadith 136
USC-MSA web (English) reference : Book 41, Hadith 7015

Hadith 3

حدیث 3 \
ﷺ) فرمود:\هزار یهودی اصفهانی با شال ایرانی به دجال می‌پیوندند. \

Reference : Sahih Muslim 2944
In-book reference : Book 54, Hadith 155
USC-MSA web (English) reference : Book 41, Hadith 7034

TAGS: #آزادی#المسیح الدجّال#اومانیسم#جنگ علیه بشریت#سکولار#طمع
PREVIOUS
درک اینکه آینده چگونه به نظر می رسد
NEXT
ستون های زندگی سالم
Related Post
10/03/2008
افزایش قدرت مغز در خلیج فارس و خاورمیانه
14/05/2022
سرکرده و چهل دزد
07/05/2019
جغرافی، قدرت و سیاست: نقد کتاب “زندانیان جغرافی” نوشته تیم مارشال
20/10/2017
زمانی که تمدن ها به اوج و فلات می رسند
Leave a Reply

برای صرف‌نظر کردن از پاسخ‌گویی اینجا را کلیک نمایید.

Related posts:

AL-MASIḤ-AD-DAJJAL-THE-ANTICHRIST-EXPLAINED-PART-3المسیح الدجّال (ضدّ مسیح) توضیح داده شده – بخش سوم TAMING THE RUSSIAN BEAR – THE ANTICHRIST BOOKرام کردن خرس روسی – کتاب دجال تبیین ذهن یهود: نقد کتاب «بیت المقدس در قرآن» اثر عمران حسین بازی های سیاسی در پاکستان در حال انجام است

[elementor-template id="97574"]
Socials
Facebook Instagram X YouTube Substack Tumblr Medium Blogger Rumble BitChute Odysee Vimeo Dailymotion LinkedIn
Loading
Contact Us

Contact Us

Our Mission

At Restoring the Mind, we believe in the transformative power of creativity and the human mind. Our mission is to explore, understand, and unlock the mind’s full potential through shared knowledge, mental health awareness, and spiritual insight—especially in an age where deception, like that of Masih ad-Dajjal, challenges truth and clarity.

GEO POLITICS
آیا ملک سلمان آخرین خاندان آل سعود
Khalid Mahmood - 29/09/2025
جنگ صلیبی دهم، استعمار و صهیونیسم
Khalid Mahmood - 18/09/2025
غزه، گوساله طلایی و خدا
Khalid Mahmood - 07/08/2025
ANTI CHRIST
خلاصه روز اول – کتاب دجال
Khalid Mahmood - 06/06/2025
ایران خود را یک کشور شیعه اعلام
Khalid Mahmood - 30/05/2025
انگلستان و انجمن‌های سری – کتاب دجال
Khalid Mahmood - 23/05/2025
Scroll To Top
© Copyright 2025 - Restoring the Mind . All Rights Reserved
  • العربية
  • English
  • فارسی