اخبار و اطلاعات در رسانه ها بر دو نوع است. پخش عاطفی برای توده های ساده لوح و نظرات تحلیلی برای افراد آگاه است. افراد صاحب قدرت، چه سیاستمداران، چه رهبران مذهبی و چه کسانی که در تجارت فیلم/درام فعالیت می کنند، این واقعیت را به خوبی درک می کنند. از این رو افراد بی گناه اغلب مورد استثمار قرار می گیرند. ما موجوداتی احساسی هستیم. وقتی ذهن ما احساساتی می شود، اغلب نمی توانیم بین تبلیغات و اخبار واقعی تشخیص دهیم. احساسات ما را آسیب پذیر می کند. کسانی که در هنر فریب مهارت دارند به احساسات ما متوسل می شوند.
متأسفانه، هیچ چیز فریبنده ای در مورد فجایع انسانی رخ داده در کشمیر وجود ندارد. لفاظی های پست سیاستمداران هندی برای کشتن و تجاوز به کشمیری ها نشانه چیزهایی است که در راه است. منع رفت و آمد شبانه روزی نامحدود برای شکستن اراده مردم است. هند امیدوار است با کشمیری ها، جایی که اسرائیلی ها با فلسطینی ها شکست خورده اند، در شکستن اراده مردم بومی موفق شود. هند دلایل متعددی برای افزایش فعالیت های اخیر در کشمیر دارد. احساسات ضد اسلامی در RSS، که مودی یکی از اعضای آن است، یکی از آنهاست. مشوق های اقتصادی نیز وجود دارد. از این رو، هند حاضر است میلیاردها دلار برای سرکوب کشمیری ها سرمایه گذاری کند. اما هند اولین کسی نیست که تلاش می کند برای این جایزه گرانبها، به اصطلاح “بازی بزرگ” رقابت کند.
بین دوره های 1813 تا 1907، امپراتوری های بریتانیا و روسیه برای به دست آوردن کنترل بر افغانستان و مناطق همسایه در آسیای مرکزی با یکدیگر رقابت کردند. متعاقباً اتحاد جماهیر شوروی موفق شد آسیای مرکزی را تحت کنترل خود درآورد. با این حال، در سال 1979 اتحاد جماهیر شوروی با میل پنهان برای رسیدن به اقیانوس هند به افغانستان حمله کرد اما “خرس” روسی نتوانست کنترل خود را حفظ کند. هسته اصلی این موضوع، ذخایر عظیم گاز و نفت در آسیای مرکزی است که تنها پس از رسیدن به گوادر، بندر دریایی پاکستان در اقیانوس هند، می تواند به بازارهای جهانی صادر شود.
پس از خروج روسها از افغانستان در سال 1989، شرکتهای نفتی آمریکایی در سال 1997 تلاش کردند به طالبان رشوه بدهند، اما طالبان بر دستیابی به قیمت منصفانه اصرار داشتند. بنابراین آمریکاییها جنگی را علیه افغانستان به راه انداختند و قصد داشتند خط لولهای را از آسیای مرکزی از طریق افغانستان بسازند، (نه، من نمیگویم که 11 سپتامبر بخش احساسی ضروری بازی برای جلب حمایت مردم آمریکا از جنگ بود). پس از 18 سال بمباران ده ها جشن عروسی و کشته شدن بیش از 2 میلیون افغان، “عقاب” آمریکایی قصد دارد افغانستان را بدون خط لوله ترک کند. وقتی آمریکایی ها قصد خروج دارند، سرخپوستان برای ورود به بازی آشفته می شوند.
هند یک اقتصاد در حال رشد با نیازهای انرژی عظیم است و می خواهد قدرت خود را برای به دست آوردن قدرت بیشتر در منطقه منعطف کند و بنابراین به دنبال یک تکه از کیک یعنی دسترسی به خط لوله و نفوذ در آسیای مرکزی است. پاکستان و چین در حال حاضر روی CPEC (کریدور اقتصادی چین-پاکستان) کار می کنند. CPEC نه تنها برای اتصال گوادر به چین بلکه گوادر به آسیای مرکزی در نظر گرفته شده است. هند احساس می کند کنار گذاشته شده است. اگر هند بتواند با موفقیت مرزهای خود را تا افغانستان گسترش دهد، می تواند کنترل خط لوله را به دست آورده و خط لوله را تا هند امتداد دهد. برای این منظور هند از سرمایه گذاران بین المللی حمایت می کند.
اعراب مشتاق هستند که در آینده سهمی در این پروژه بزرگ داشته باشند. رهبران عرب سرمایه گذاری زیادی در هند انجام می دهند. هند خواهان کنترل کامل کشمیر از جمله کشمیر آزاد در پاکستان است. این فقط مربوط به کشمیر نیست. کل منطقه برای یک تحول بزرگ آماده می شود. دلایل متعدد دیگری وجود دارد که هند را وادار می کند تا در این بازی سهم بیشتری داشته باشد.
- کشمیر از نظر منابع طبیعی غنی است. دولت هند ماده 370 را لغو کرد تا راه را برای سرمایه گذاران عمده برای خرید زمین های غنی از مواد معدنی و شروع استخراج معادن هموار کند.
- کشمیر مکان مناسبی برای کشت حشیش است. نپال در حال حاضر منبع اصلی تولید حشیش است. حشیش اغلب در ارتفاعات بالا کشت می شود و کشمیر مکانی ایده آل برای هند به نظر می رسد تا به تامین کننده اصلی حشیش تبدیل شود.
- هند در بسیاری از مناطق این کشور با خشکسالی طولانی مدت مواجه است. آب به سرعت در حال تبدیل شدن به یک نقطه بحرانی بزرگ برای هند و همسایه پاکستان است. دسترسی و کنترل آب از هیمالیا که از کشمیر میآید هم برای هند و هم برای پاکستان حیاتی است.
- هند در بسیاری از ایالت های خود با جنبش های جدایی طلبانه مواجه است. به نظر من، نخست وزیر هند، مودی، قمار بزرگی را در کشمیر انجام داده است. این ممکن است تجزیه هند را تسریع بخشد یا اگر جنگ علیه پاکستان آغاز شود، ممکن است موقتاً هندی ها را مجبور کند که پشت دولت متحد شوند. مورد دوم محتمل تر به نظر می رسد.
احمق
به نظر می رسد در این دنیا احمق کم نیست. همانطور که “خرس” احمق افغانستان را ترک کرد، “عقاب” احمق به داخل پرواز کرد. در حالت ایده آل، انتظار دارید که “گاو” هندی احمق به درس ها توجه کند. با این حال، این “اژدها” چینی است که بی سر و صدا در حال گسترش منطقه نفوذ خود در منطقه است. در عین حال، چین نیز جنگ خصوصی خود را برای سرکوب در سین کیان در جریان است، جایی که به مسلمانان اویغور گفته می شود که از اعمال اسلامی خود دست بکشند. بیشتر جنگ های ظلم و ستم در دهه های گذشته در مناطق مسلمان نشین رخ داده است.
مودی احتمالاً یک جنگ دیگر را به منطقه ای مسلمان در کشمیر می آورد. مودی تنها نیست و از حمایت اسرائیل برخوردار است. هرگز نباید دخالت اسرائیل در کشمیر را رد کرد. هند و اسرائیل متحدان نزدیک هستند. هر دوی آنها برنامه های مشترکی برای ایجاد اسرائیل بزرگ و هند بزرگ دارند. هر دوی آنها می خواهند بر همسایگان مسلمان خود مسلط شوند. هر دوی آنها احزاب راست افراطی در قدرت دارند. رهبران آنها اغلب در حال بیان لفاظی های ضد مسلمانان دیده می شوند. BJP هند ده ها سال است که هندوهای افراطی را علیه مسلمانان آماده می کند. کشمیر تنها آغاز لشکرکشی طولانی است که هند قصد دارد علیه مسلمانان منطقه به راه بیاندازد.
هند مدت طولانی است که خواستار آزادی کشمیری ها را سرکوب کرده است. از اوایل دهه 1990، هزاران کشمیری جان خود را از دست داده اند. بسیاری از آنها با شلیک سربازان هندی کور شده اند. صدها و هزاران نفر توسط ارتش هند ربوده، شکنجه و معلول شده اند.
ظلم اسرائیل به فلسطینیان ثبت شده است اما ظلم ارتش هند نسبت به کشمیری ها بسیار از جهان پوشیده است. من قبلاً متوجه شده ام که رسانه های بین المللی چندان مشتاق نیستند که ظلم و ستم کشمیری ها را برجسته کنند. شاید بازیگران بزرگ برنامه متفاوتی داشته باشند و رنج کشمیری ها بهایی است که سرمایه گذاران، از جمله اعراب، حاضرند برای سود خود بپردازند. آیا کشمیری ها از جامعه بین المللی کمک دریافت خواهند کرد؟ نه مگر اینکه با دستور کار جامعه بین المللی مطابقت داشته باشد. در حال حاضر، به نظر می رسد که کشمیری ها در سر راه سرمایه گذاران بزرگی قرار گرفته اند که هزینه کشتار و شکنجه کشمیری ها را می پردازند.
درخواستهای احساسی رسانهها زمانی بلندتر است که پول کلانی پشت آن باشد. در حال حاضر پول به سمت ظالمان حرکت می کند.
خداوند با مستضعفین باد!




