گالیله گالیله (1564 – 1642).
اتحادها برای تقویت منافع ایجاد میشوند و زمانی که منافع به جای دیگری تغییر میکند به همان میزان مشتاقانه کنار گذاشته میشوند. در سیاست چیزی به نام اتحاد دائمی وجود ندارد، فقط منافع دائمی وجود دارد. صدام حسین (28 آوریل 1937 – 30 دسامبر 2006) و ایالات متحده برای تقویت منافع یکدیگر در خاورمیانه متحد شدند.
ایالات متحده در طول جنگ ایران و عراق با تسلیحات و همچنین اطلاعات استراتژیک به صدام حسین کمک کرد. در مقابل، ایالات متحده نفوذ خود را در منطقه همراه با نفت ارزان تضمین کرد. صدام حسین بدون شک فوق العاده با استعداد، بسیار جاه طلب، بی رحم و مهمتر از همه حیله گر بود و حاضر بود برای رسیدن به اهدافش هر بهایی بپردازد. اینها دلایلی بود که او توسط ایالات متحده در سال 1979 به قدرت رسید. کشورهای غربی با میل و اشتیاق به تقویت قدرت او ادامه دادند تا اینکه او اولین جنایت از دو جنایت خود را مرتکب شد. این بود که به کویت حمله کند و در نتیجه مرز ایجاد شده توسط استعمارگران را پاک کند.
کل خاورمیانه به مستعمرات تقسیم شد و رژیم های دست نشانده برای اطمینان از تقسیم اعراب برپا شدند. مرزها برای یک هدف وجود دارند، محدود کردن اتحاد اعراب و مسلمانان – خدمت به سیاست معروف بریتانیایی تفرقه بینداز و حکومت کن. مطمئناً صدام حسین توسط سیا برای حکومت بر مستعمره ای به نام عراق استخدام شد. به نظر می رسد واضح است که قدرت های غربی باید جاه طلبی صدام حسین را دست کم گرفته باشند، زمانی که به او کمک کردند تا به قدرت کامل بر عراق دست یابد.

اکنون میتوانیم به راحتی استدلال کنیم که جاهطلبیهای صدام حسین محدودیتی ندارد. ریاست جمهوری عراق کافی نبود، او خیلی بیشتر می خواست، او خواهان جاودانگی بود، درست مانند صلاح الدین که در سال 1187 اورشلیم را با شکست دادن صلیبیون تصرف کرد. صدام حسین می خواست مانند صلاح الدین ایوبی و نورالدین زنگی در زمره غول های تاریخ باشد. او زیرکانه ترین و جسورانه ترین حرکت را در نوامبر 2000 انجام داد. او دلار آمریکا را رها کرد و شروع به تجارت نفت عراق به یورو کرد.
ص
وضعیت “ارز ذخیره” دلار عنصر ضروری امپراتوری مالی، سیاسی و نظامی آمریکاست. ایالات متحده چاره ای جز حمله به عراق و اشغال آن برای محافظت از دلار نداشت، زیرا جایگزین آن چیزی کمتر از یک فاجعه نخواهد بود، به ویژه اگر کشورهای دیگر تصمیم بگیرند که از اقدام موذیانه صدام حسین پیروی کنند و دلار را کنار بگذارند و به جای آن با یورو تجارت کنند. مانور صدام حسین آمریکا را به یک جنگ چریکی شکست ناپذیر واداشته است. بازی درخشان صدام را فقط می توان معادل مات در اصطلاح شطرنج توصیف کرد.
آشکار شده است که اشغال عراق خزانه داری آمریکا را تخلیه کرده و نیروهای آمریکایی را به میزان قابل توجهی تضعیف کرده است و مهمتر از همه این اشغال باعث ناتوانی آمریکا در انجام چندوظیفه ای شده است. همانطور که صدام امیدوار بود، ایالات متحده مستقیماً وارد یک تله شد، زیرا اکنون نشانه های روشنی از پایان رویای امپراتوری آمریکا وجود دارد. دلار نیز در حال سقوط است و به زودی یورو از دلار به عنوان ارز ذخیره غالب جهان پیشی خواهد گرفت.

جالب است بدانیم که صدام حسین پس از همه “سلاح های کشتار جمعی” در اختیار داشت. خطرناک ترین سلاح در زرادخانه او هسته ای نبود. این استراتژی، ذهن او بود. بله، همه ما قبول داریم که جنگها نه در میدان جنگ، بلکه در ذهنشان برنده و شکست میشوند.
شاید به زودی مورخان کار خود را برای نوشتن چگونگی و چرایی فروپاشی امپراتوری ایالات متحده آغاز کنند. من با اطمینان می توانم پیش بینی کنم که نام صدام حسین در صدر فهرست قرار خواهد گرفت. آنها ممکن است به خوبی استدلال کنند که بازی درخشان صدام حسین باعث فروپاشی امپراتوری آمریکا شد.







