سعودی ها و پاکستانی ها بالاخره تصمیم گرفتند لباس های کثیف خود را در فضای باز و جلوی چشم رسانه های جهان بشویند. حاکمان پاکستان از سعودیها میخواهند که موضع جدی و محکمی در قبال موضوع کشمیر اتخاذ کنند و از طریق سازمان همکاری اسلامی بیانیههای روشنی ارائه دهند. سعودی ها تاکنون تمایلی به این کار نداشته اند. در عین حال، سعودی ها عرضه نفت را متوقف کرده و همچنین خواستار بازگرداندن میلیاردها دلار وام های داده شده به پاکستان شدند.
آیا این فقط یک نقص موقت است یا یک شکاف دائمی؟ خوب، من فکر می کنم که آنها ممکن است به تدریج از یکدیگر جدا شوند و اتحاد فقط به نام باقی بماند. دلیل این امر این است که هر دو کشور با یک تهدید وجودی، داخلی و خارجی مواجه هستند. و همین تهدیدات استراتژیک است که آنها را مجبور به انتخاب مسیرهای جداگانه می کند.
حاکمان پاکستان از بحران آب قریب الوقوع که این کشور احتمالا در چند سال آینده با آن مواجه خواهد شد، کاملا آگاه هستند. بدتر از آن، نه رهبری بصیرتی وجود دارد و نه برای دهه ها وجود داشته است. این کشور ساخت سدهای آبی جدید را متوقف کرد و آخرین پروژه سد بزرگ احتمالاً در اواسط دهه 1960 تکمیل شد، پروژه سد مانگلا. این یک راز پنهان نیست که عشق پاکستان به کشمیر احتمالاً 99٪ مربوط به آب است. کشمیر بزرگترین منبع آب برای استان های پنجاب و سند است. معادله بسیار ساده است:
آب حیات است = کشمیر سرچشمه آب است = کشمیر حیات است
به عبارت دیگر، وقت آن است که پاکستانی ها انجام دهند یا بمیرند.
سعودیها و سایر رژیمهای خاورمیانه یا آشکارا یا پنهان با اسرائیل متحد شدهاند. همه آنها روی برنامه های صهیونیست ها کار می کنند. از آنجایی که اسرائیل روابط قوی با هند، دشمن سرسخت پاکستان ایجاد کرده است. خاندان سلطنتی سعودی برای دلجویی از صهیونیست ها تصمیم گرفتند میلیاردها دلار در هند سرمایه گذاری کنند.
سعودی ها دلیل مهم دیگری برای ماندن در اردوگاه صهیونیست ها دارند. در سال 1923، زمانی که بریتانیا و فرانسه فرمانروایی مناطقی را که قبلاً تحت کنترل امپراتوری عثمانی بود، به دست گرفتند، یک قرارداد 100 ساله امضا شد. تمام کشورهای خاورمیانه توسط دیپلمات های انگلیسی و فرانسوی مارک سایکس و ژرژ پیکو از آثار امپراتوری عثمانی حک شده است. این قرارداد در سال 2023 به پایان می رسد و این مناطق باید به ترک ها بازگردانده شوند. اما این کشورهای دست نشانده در خاورمیانه قصد ترک اردوگاه صهیونیستی را ندارند. رژیم های استبدادی در حال حاضر چاره ای جز اتحاد با دولت صهیونیستی ندارند، همانطور که بیش از 100 سال پیش کردند.
همانطور که اتحادهای جدید در اروپا، آسیا و جاهای دیگر در حال شکل گیری است، شاهد اشتباهات بیشتر و بیشتری از سوی رهبری نالایق و فاسد در خاورمیانه خواهیم بود. آمریکا؛ بزرگترین متحد عربستان سعودی بازی چوب و هویج را با آنها انجام می دهد و در عین حال آنها را در بند نگه می دارد. با این حال، در حال حاضر تنش هایی در رابطه وجود دارد. همه گیر کووید-19 یک رکود جهانی ایجاد کرده است که منجر به کاهش تقاضا برای نفت و دلار نفت شده است. فروپاشی دلار به معنای فروپاشی هژمونی آمریکاست. برای سعودی ها این به معنای از دست دادن متحد و حامی رژیم است.
خاندان سلطنتی عربستان می دانند که آینده آنها با و بدون صهیونیسم محکوم به فنا است. آنها از امر اجتناب ناپذیر می ترسند. آنها از برداشتن مرزها و اتحاد منطقه می ترسند. اکنون ترس بر تفکر آنها سایه افکنده است. بوی تعفن و ترسی که از کاخ های سلطنتی می آید را حس می کنید. به زودی ترس آنها آنها را به جنون می کشاند و خانواده سلطنتی سعودی شروع به کشتن یکدیگر می کنند، گویی حمام خون سلطنتی آنها را از مرگ و سرنوشت نجات می دهد. اکنون با نزدیک شدن به سال 2023، برای همه آشکار است که رژیم سعودی در زمان قرض گرفته شده زندگی می کند.
غم انگیز و طعنه آمیز است که خداوند در سوره آل عمران در هنگام بحث درباره یهودیان به صراحت می فرماید:
خوار و ذلیل در هر کجا که باشند زندگی می کنند مگر اینکه با خدا بیعت کنند و با مردم بیعت کنند، زیرا غضب خدا را در بر گرفته اند و بدبختی بر آنها سایه افکنده است، زیرا آیات خدا را تکذیب کردند و پیامبران را به ناحق کشتند و طغیان کردند و از حد فراتر رفتند. (قرآن: 03:112)
با این حال، رهبران عرب به دنبال پناه بردن به یهودیان هستند.
حاکمان سعودی و پاکستانی باید بدانند که ترس یک سیاست نیست و کشورهایی که فاقد رهبری بصیر هستند دوام زیادی ندارند. آیا پاکستانیها، که نخبگان فاسدشان دههها ثروتشان را به خارج از کشور منتقل کردهاند، و سعودیها، که خانوادههای سلطنتیشان عمدتاً به آمفتامینها معتاد هستند، در دستیابی به اهداف مورد نظر خود موفق خواهند شد و از تحولات جهانی آتی جان سالم به در خواهند برد؟ فکر کنم این بار خیلی دیر گذاشته اند. الله اعلم.




