با توجه به انتخاب، همه و منظور من همه مایلند که از امتیاز “یک شروع در زندگی” برخوردار باشند، و هیچ ابهامی در این مورد وجود ندارد. با این حال، برای اکثریت قریب به اتفاق جمعیت، این گزینه وجود ندارد. از این رو، افراد بی امتیاز به یک عمر مبارزه متوسل می شوند، در حالی که به آرزوی برآورده نشده و ناپایدار برای شروعی در زندگی دست می زنند. جالب است که بیشتر والدین از صمیم قلب آرزو میکنند و «از صمیم قلب» تلاش میکنند تا به فرزندانشان در زندگی شروع کنند. با این حال، نتیجه نهایی این است که، هنگامی که این کودکان به بزرگسالی می رسند و سپس به زندگی اولیه خود نگاه می کنند، احساس می کنند که والدینشان حتی از آنچه که برای رشد مغزی سالم لازم است به آنها نمی دهند.
اغلب اشاره می شود که به دلایل عجیبی، اکثر زوج ها، پس از پدر و مادر شدن، متوجه می شوند که اولین غریزه آنها این است که دوران کودکی خود را دوباره زندگی کنند. آنها سعی می کنند همه چیزهایی را که در زمان کودکی خود می خواستند اما دریافت نکرده بودند، به کودک بدهند و بیاورند. به نظر می رسد که والدین یک وسواس را در آغوش می گیرند و آن این است که گذشته ناتمام خود را برآورده کنند. من نمی گویم این عمل درست یا نادرست است، اما به نظر من این امر کل اصل والدین بودن را از دست می دهد. این زوج ها با وسواس در روند اصلاح گذشته خود، ناآگاهانه مرتکب اشتباهات جدیدی می شوند (مثلاً با حمایت بیش از حد از کودک و محدود کردن آزادی او، والدین از خودگردانی خودداری می کنند). هر گونه وسواس ناسالم نسبت به گذشته، رشد سالم مغز را خنثی می کند و در دراز مدت نتایج ناخواسته و ناخواسته ای را به همراه دارد.
برای رشد سالم مغز، سال های اولیه (سنین 0 تا 12 سال) مهم ترین در نظر گرفته می شود. و هر گونه قرار گرفتن طولانی مدت در معرض استرس در این سال های اولیه می تواند تأثیر مخربی بر مغز داشته باشد و تأثیرات آن تا آخر عمر باقی می ماند. اما استرس تنها موجودی نیست که بالقوه مانع رشد سالم مغز می شود. بزرگترین علت از نظر من فقدان یا محرومیت از هر یک از عوامل خوش خیم است که توسعه سالم را تضمین می کند. ماریان دایموند، متخصص علوم اعصاب در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی، پنج عامل از این قبیل را شناسایی کرده است که به اعتقاد او پیش نیازهای رشد سالم مغز هستند. این پنج عامل به یک اندازه مهم هستند و بنابراین من آنها را به ترتیبی فهرست نمی کنم:
رژیم غذایی سالم و مغذی
ورزش روزانه
چالش
تغییر و تغییر
عشق
جالب اینجاست که همانطور که یک گیاه برای رشد سالم به مقدار کافی نور خورشید، آب و مقداری کمپوست نیاز دارد، مغز نیز به تامین مداوم و به مقدار کافی از این پنج عنصر نیاز دارد. اما پیشرفت واقعی در رشد مغز با “خود هدایتی” اتفاق می افتد. خود جهت دهی را می توان به عنوان ششمین عامل به بهترین نحو توصیف کرد، زیرا به پیش بودن این پنج عامل بستگی دارد. با خود هدایتی است که ذهن به خود می آید. به عقیده بسیاری از محققان، یادگیری واقعی، مهم ترین و با ارزش ترین یادگیری، در واقع از طریق خود هدایتی صورت می گیرد. ممکن است بگوییم این خود هدایتی است که ذهن را تغذیه می کند و این خود جهت دهی است که به بازیابی ذهن کمک می کند.




