این سه دهه احتمالاً مهم ترین دهه های 500 سال گذشته هستند. نمی توانم دوره دیگری را تصور کنم که تأثیر مشابهی در تغییر و شکل دادن به تاریخ بشر داشته باشد. تأثیر و تأثیر این سه دهه تا به امروز بر ما تأثیر می گذارد و در آینده نیز تأثیرگذار خواهد بود. من نمی توانم به اندازه کافی بر اهمیت این سه دهه تاکید کنم.
[سلب مسئولیت] قبل از اینکه به جزئیات چگونگی ارتباط این سه دهه بپردازم، میخواهم به خوانندگان اطلاع دهم که اگرچه این دههها به طور جداگانه دارای شایستگی برای تغییرات عظیم مهمی هستند که در سطح جهانی ایجاد کردند. اما تز من این است که ممکن است یک ارتباط مذهبی وجود داشته باشد. من یک محقق نیستم، من فقط یک نظریه پرداز هستم، بنابراین این مقاله را نباید چیزی بیش از یک نظریه تلقی کرد. البته یک نظریه بسیار قدرتمند و بسیار جالب.
محقق معروف پاکستانی دکتر اسرار احمد (متأخر) در یکی از ویدئوهای خود اشاره می کند که احتمالاً المسیح دجال (ضد مسیح) در حدود سال 1500 رها شده است. این باعث شد که تحقیقات بیشتری در مورد این موضوع انجام دهم و سعی کنم این پدیده را درک کنم. من با دکتر اسرار احمد موافقم، به نظر می رسد که المسیح دجال (ضد مسیح) در آن زمان رها شده بود. با توجه به اشاره به زنجیر شدن مسیح دجال (ضد مسیح) به حدیث صحیح مسلم که تمیم دری را ذکر کرده است مراجعه کنید.
در حدیث دیگر صحیح مسلم آمده است که مسیح دجال چهل روز حکومت می کند، یک روز مانند یک سال و یک روز مانند یک ماه و یک روز مانند یک هفته و بقیه روزها مانند روزهای شما باشد. حدیث در مورد زمان بندی به تفصیل نمی پردازد، هیچ اشاره ای به زمان شروع یا پایان هر روز نشده است. بسیاری از علما کوشیده اند آنچه را که فقط خدا می داند بفهمند و در مورد آن حدس بزنند.
به نظر حقیر من، هر یک از این سه روز (یک روز مانند یک سال، یک روز مانند یک ماه، یک روز مانند یک هفته) با یک دهه اتفاقات آنقدر قدرتمند شروع می شود که کل جهان را دوباره شکل می دهد و دگرگون می کند. این سه دهه، 1490، 1880 و 2020 است. اجازه دهید پایان نامه خود را با جزئیات بیشتر توضیح دهم.
دهه 1490 جهان را با اتفاقات زیر تغییر داد:
-
- تفتیش عقاید اسپانیا در سال 1492 (مسلمانان و یهودیان از اندلس در اسپانیا اخراج شدند)
- کریستف کلمب در سال 1492 به آمریکا رسید
- واسکو داگاما در سال 1497 یک مسیر دریایی به هند را کشف کرد
- واسکو داگاما در سال 1497 یک مسیر دریایی به هند را کشف کرد
- ایران در سال 1501 خود را یک کشور شیعه اعلام کرد
تفتیش عقاید اسپانیایی 1492
ملکه ایزابلا کاستیل و فردیناند دوم پادشاه آراگون جنگی مذهبی به راه انداختند و مسلمانان و یهودیان را از اندلس در اسپانیا بیرون کردند. این زمانی بود که سلطه جهان اسلام شروع به کوچک شدن کرد. اگرچه عثمانی ها پس از این به طور موقت سرزمین هایی را در شرق اروپا به دست آوردند. فکر می کنم از اینجا به بعد جهان اسلام رو به افول گذاشت و جهان غرب قدرت گرفت.
کریستف کلمب در سال 1492 به آمریکا رسید
نقش اصلی که ایالات متحده در حال حاضر به عنوان یک امپراتوری شیطانی ایفا می کند، بدیهی است. جنگ برای نفت در خاورمیانه تا نابودی فرهنگ ها در هر کجا و همه جا. ایالات متحده آمریکا در ارتقاء موارد زیر پیشرو است:
-
- نظام بدهیمحور (یا: بدهیگرایی)
- نظام بانکی مبتنی بر ربا
- قمار
- لذتگرایی و مصرفگرایی
- اعتیاد به الکل و مواد مخدر
- نابودی نظامهای سنتی خانوادگی
- سردرگمی جنسیتی
- ابتذال
- غذاهای دستکاریشده ژنتیکی (GM Foods)
تأثیر درازمدت وقایعی که در دهه 1490 رخ داد هنوز در هر گوشه از جهان قابل لمس است.
سکو داگاما در سال 1497 یک مسیر دریایی به هند را کشف کرد
این امر به پرتغال و بعداً سایر اروپاییها اجازه داد تا کالاها و ادویهها را مستقیماً از منبع خریداری کنند و واسطهها یعنی اعراب و امپراتوری عثمانی را حذف کنند. این احتمالاً نقش مهمی در افول اقتصاد مسلمانان در خاورمیانه و امپراتوری عثمانی ایفا کرده است.
نگلستان در سال 1500 شکل جدیدی از سرمایه داری را به وجود آورد
مورخانی مانند مارتین امپسون، در کتاب خود، «همه آقایان را بکشید» مبارزه طبقاتی و تغییر در حومه انگلیسی، (Bookmarks، 2018)، پیشنهاد کردند که تغییرات در حدود سال 1500 شروع شد. این تغییر بعدها به اعتراضات بسیاری علیه اصلاحات ارضی انجامید. نخبگان سرمایهدار از روشهای مختلفی برای تصاحب زمینهای بیشتر به هزینه مالکان کوچک استفاده میکردند که مجبور میشدند به شهرها نقل مکان کنند تا در صنایع متعلق به سرمایهداران کار کنند.
این یک پدیده منحصر به فرد است. پیش از این هیچ دولت اسلامی خود را شیعه اعلام نکرده بود. خلافت فاطمی یک سلسله شیعه اسماعیلی بود که از قرن دهم تا دوازدهم میلادی حکومت کردند. این کشور شیعه نبود. ایران اولین کشوری است که خود را شیعه اعلام کرد. پیش از این، جهان اسلام را میتوان به عنوان یک موجود واحد در نظر گرفت. از برمه تا مراکش. پس از سال 1501، ایران رسماً جزئی از خلافت نبود.
دلیل دیگر اهمیت این امر این است که بر اساس حدیث صحیح مسلم، المسیح دجال (ضد مسیح) برای اولین بار در اصفهان، ایران ظاهر می شود.
دهه دوم دههی ۱۸۸۰ است، این دهه با رویدادهای زیر جهان را دگرگون کرد:
- امپراتوری عثمانی از پرداخت بدهیهای خود ناتوان شد (اعلام ورشکستگی کرد).
- جسد فرعون رامسس دوم کشف شد.
- یهودیان اشکنازی شروع به خروج از «منطقه اسکان» کردند.
- ایدئولوژیهای گوناگونی پدیدار شدند:
-
- داروینیسم
- کمونیسم
- سکولاریسم
- صهیونیسم
- فمینیسم
- فاشیسم
امپراتوری عثمانی ورشکسته اعلام شد.
عثمانیها در سال ۱۸۷۵ از پرداخت بدهیهای خود ناتوان شدند. تنها امپراتوری یکتاپرست باقیمانده، رسماً ورشکسته اعلام شد. پس از آن، نیروهای «المسیح الدجال» (دجال یا ضد مسیح) خود را شکستناپذیر پنداشتند. زمان آغاز دورهای تازه فرا رسیده بود.
جسد فرعون رامسس دوم کشف شد.
در قرآن کریم، در سوره یونس، آیه ۹۲، خداوند درباره فرعون، رامسس دوم، میفرماید:
«پس امروز شما را در بدن نجات میدهیم تا برای جانشینان شما نشانهای باشید». (قرآن: 10:92)
بله، یک نشانه! اما برای چه کسی؟ برای یهودیانِ پراکنده (دیاسپورا).
بهطرز طنزآمیزی، فرعون (حتی در مرگ خود) میتوانست یهودیان را وادار کند به فلسطین بروند؛ همانگونه که در دوران زندگیش آنان را مجبور به این کار کرده بود.
یهودیان اشکنازی شروع به ترک «منطقه اسکان» کردند.
میلیونها یهودی از آن منطقه به آمریکا و اروپا مهاجرت کردند، و میلیونهای دیگر پس از جنگها به فلسطین کوچیدند.
ایدئولوژیهای گوناگونی پدیدار شدند.
در همین دوران، ایدئولوژیهایی چون داروینیسم، کمونیسم، صهیونیسم، سکولاریسم، فمینیسم و فاشیسم در صحنه ظاهر شدند. با ذکر داروینیسم در اینجا، قصد ندارم خوانندگان را درباره مقصودم دچار سردرگمی کنم. تا آنجا که میدانم، چارلز داروین به خدا ایمان داشت، اما نظریهاش بعدها توسط بیخدایان مصادره شد و برای ساخت و ترویج جامعهای بیخدا مورد استفاده قرار گرفت. دیدگاههای خود را درباره نظریههای چارلز داروین در مقالهای دیگر توضیح خواهم داد.
وجه اشتراک تمام این ایدئولوژیهای گوناگون آن است که با فطرت انسانی سازگار نیستند. مشاهده و درک ویرانیای که کمونیسم برای شورویها بهبار آورد دشوار نیست، همانگونه که دیدن نسلکشی و ستم استعماریای که صهیونیسم بر فلسطینیان تحمیل کرد، نیز آسان است. دیگر «ایسم»ها نیز از این ویرانگری بینصیب نماندهاند. این ایدئولوژیها و «ایسم»های گوناگون بیش از آنکه سودی داشته باشند، زیانبارند.
دانشمندان غربی با اهداف خاص، خستگیناپذیرانه سکولاریسم را ترویج میکنند و همواره به امپراتوریهای روم یا یونان استناد مینمایند. آیا هرگز اندیشیدهاید که چرا هیچگاه از امپراتوری عثمانی سخنی به میان نمیآورند؟ چه چیزی در شیوه حکمرانی امپراتوری عثمانی وجود دارد که آنان میکوشند پنهانش کنند؟ آنان جهان غرب را از آگاهی نسبت به یک الگوی حکمرانی جایگزین بیخبر نگه میدارند، اما چرا؟ حتماً دلیلی وجود دارد که ارزش پنهانکردن دارد.
دلیل نادیده گرفته شدن آن این است که نظام مالیاش دارای عنصری از «ضدشکنندگی» بود، بهگونهای که خطر رکود و رونق ناگهانی در آن کمتر بود. برخلاف نظام غربی که جریان پول تنها بهسمت بالا حرکت میکند، در نظام اسلامی پول در هر دو جهت جریان دارد. سرمایهداران از این امر بیزارند.
در حقیقت، در طول قرن گذشته، این ایدئولوژیهای نادرست تنها مشکلاتی را که بشریت با آن روبهرو بوده تشدید کردهاند. این آسیبها نهتنها در بُعد جسمی و ذهنی، بلکه در بُعد روحی نیز رخ دادهاند. میتوان گفت که آسیب روحی، بزرگترین هدف مورد نظر این ایدئولوژیها بوده و همچنان نیز چنین است.
هرچه نخبگان حریصتر و قدرتطلبتر شدند، محرومیت تودهها از عدالت نیز با گذشت زمان افزایش یافت. اگر یک شرکت میلیاردی دستمزدی میپردازد که پاسخگوی نیازهای کارکنانش نیست، این خود بیعدالتیای در مقیاسی بسیار بزرگ است.
دهه سوم، دههی ۲۰۲۰ است.
این دهه با همهگیری و قرنطینههای جهانی آغاز شد. زمانی که مجمع جهانی اقتصاد (WEF) و سازمان ملل متحد همه کشورها را به قرنطینه فراخواندند، هر ملتی چنان سر فرود آورد که گویی فرمانی الهی صادر شده است. حتی کشورهایی که هیچ موردی از کووید نداشتند (مانند ترکمنستان) نیز دستور قرنطینه صادر کردند.
به نظر میرسد که «المسیح الدجّال» (دجال یا ضد مسیح) و پیروانش میخواهند بر هر جنبهای از زندگی انسان تسلط کامل پیدا کنند.
این دهه همچنین درباره «زمان» است. پس، خود را مورد بررسی قرار دهید و ببینید آیا «المسیح الدجّال» (دجال یا ضد مسیح) و پیروانش به نوعی در حال دزدیدن زمان شما هستند یا نه. زمان شما گرانبهاست. وقت خود را با نگرانی درباره سخنانی که از دهان این پیروان بیرون میآید هدر ندهید. ممکن است بپرسید این پیروان چه کسانیاند؟ آنان رهبران فاسد، چهرههای منحرف و افرادی با طبیعتی مشابه هستند.
نتیجهگیری
هیچ شکی در ذهن من نیست که این سه دهه بههم پیوستهاند. آنچه آنها را بههم مرتبط میسازد، میزان «فتنه»ای است که در نتیجهی رویدادهای رخداده در این دههها بر بشریت unleashed (آزاد و رها) شده است.
روز اول: توانمندسازی جغرافیایی
بهنظر میرسد در روز نخست، «المسیح الدجّال» (دجال یا ضد مسیح) بر ایجاد و تقویت کنترل بر برخی مناطق جغرافیایی تمرکز کرد — مناطقی که قرار بود در قرون آینده نقشی اساسی ایفا کنند؛ مانند آمریکا، انگلستان، ایران و هند (و فراموش نکنید دینِ الهی را که توسط امپراتور اکبر پایهگذاری شد). در همین دوران، انگلستان سلطهی استعماری خود را بر بخشهای گستردهای از جهان مستقر کرد.
روز دوم: ایدئولوژیها جایگزین دین میشوند
پس از تثبیت قدرت در روز نخست، «المسیح الدجّال» (دجال یا ضد مسیح) در روز دوم تمرکز خود را بر ایمان و دین قرار داد. او با بهرهگیری از روشهای گوناگون — از جمله ایدئولوژیها، رسانهها و صنعت سرگرمی — تلاش کرد مردم را از ادیان الهی و مسیر خداوند منحرف سازد.
در نتیجه، باورهای دینی به تدریج جای خود را به نظامهای فکری ساخت بشر دادند، و معنویت راستین در میان تبلیغات، مادیگرایی و سرگرمیهای فریبنده رنگ باخت.
روز سوم: کنترل کامل
روز سوم دربارهی تسلط کامل بر تمامی ابعاد زندگی انسان است — از جنبههای ذهنی و جسمی گرفته تا روحی و معنوی. در این مرحله، اطاعت و تبعیت کامل از نظام حاکم الزامی خواهد بود.
هدف آن است که انسان نه تنها در عمل، بلکه در اندیشه و باور نیز تحت کنترل قرار گیرد؛ تا آزادی واقعی از میان برود و هر حرکت، اندیشه و احساس در چارچوبی از پیش تعیینشده هدایت شود.
-
- کنترل بر ذهن شما (سانسور)
- کنترل بر دارایی شما (بانکداران بر پول شما حکومت میکنند)
- کنترل بر تحرک شما (قرنطینهها، شناسایی چهره)
- کنترل بر آنچه میخورید (حشرات و گوشتهای کارخانهای)
- تقریباً هر جنبهای از زندگی انسان در مسیر تسلط و کنترل کامل قرار گرفته است. هدف نهایی، بردگی تمامعیار بشریت است — بردگیای نه با زنجیرهای آهنین، بلکه با فناوری، وابستگی اقتصادی، و تسلط ذهنی.
انسان مدرن ممکن است خود را آزاد بپندارد، اما هرچه پیش میرود، آزادی واقعیاش کمتر میشود. این همان مرحلهای است که در آن سلطه بهقدری کامل میشود که حتی میل به رهایی نیز در ذهنها خاموش میگردد.
بسیاری از مردم دچار رضایتخاطر شدهاند و میپندارند که پس از واکسنها همه چیز به حالت عادی بازگشته است. حقیقت این است که بازی همچنان ادامه دارد. تا سال ۲۰۳۰ زمان زیادی باقی مانده است. روز سوم تازه آغاز شده است. کمربندهای خود را محکم ببندید، این سفر پر فراز و نشیب به این زودیها متوقف نخواهد شد. این دهه شاهد جنگها، همهگیریها و قحطیهای بسیاری خواهد بود.
اوج و پایان روز سوم همانگونه خواهد بود که همهچیز آغاز شد — با آزار و شکنجهی مسلمانان و اسلام.
سالم و سربلند باشید.




