پس از ورشکستگی امپراتوری عثمانی، دیگر هیچ مانعی بر سر راه تقسیم جهان به دولت-ملت های دست نشانده وجود نداشت. بدون رهبری واقعی، مردم این دولت های دست نشانده در کشورهای مسلمان مورد رحمت مستبدان، دیکتاتورها و ظالمان کاشته شده بودند. از قضا اسلام آمد تا مردم را از ظلم رهایی بخشد، اما متأسفانه مسلمانان در قرن گذشته مظلوم ترین مردم جهان شدند.
وجه مشترک همه این ظالمان در جهان اسلام این بود که هرگز اجازه ندادند اسلام واقعی در سطح حکومت اجرا شود. همه آنها ضد اسلام بودند. این باعث شد تا تصویری منفی از اسلام در جهان به تصویر کشیده شود. غرب قبلاً در مراحل پیشرفته تبدیل شدن به یک جامعه بی خدا بود که تحت چنگال محکم دجال بود.
دیگر دشوار نیست که ببینیم دجال چگونه در حذف قوانین الهی از مجالس قانونگذاری حکومت و حذف دانش در مورد آنها از مراکز آموزش عالی موفق بوده است. این مراکز آموزش عالی در غرب و همچنین در جهان اسلام، ضمن تدریس دانش و ایدئولوژی های دنیوی، به عنوان مثال، دوره های MBA، بیشتر بر سود تمرکز دارند تا مسئولیت های اخلاقی. وقتی مردم از تاریخچه یا اعتقادات خود آگاه نباشند، تسخیر و بردگی آنها آسان است. بر انسانیت بی خدا غلبه، تفرقه و تحت انقیاد گرفتن آسان است.
وقتی به خدا ایمان نداشته باشی به هر چیزی ایمان خواهی آورد.




