نویسنده بریتانیایی جان باگوت گلاب (1897-1986)، در کتاب خود به نام «سرنوشت امپراطوری ها و جستجوی بقا» [1]، از اصطلاح «انرژی انفجاری» برای توصیف نقطه شروع یک امپراتوری استفاده کرد. او استدلال کرد که انفجاری از انرژی در یک مکان خاص در زمان خاصی در تاریخ وجود دارد که به یک رهبر کاریزماتیک قدرتمند نیاز دارد تا آن انرژی را برای تولید نیرویی غیرقابل توقف ایجاد کند.
از نظر تاریخی، انفجاری از انرژی در مدینه وجود داشت و زمانی که مردم مدینه برای دعوت پیامبر (ص) در ایام حج به مکه آمدند، بحث شد. انفجار مشابهی از انرژی در مغولستان وجود داشت، زمانی که چنگیزخان قبایل را متحد کرد و بسیاری از آسیا را تسخیر کرد.
انفجار مشابهی از انرژی در Pale of Settlement در دهه 1880 وجود داشت. برای یهودیان اشکنازی، دوره ای از 1770 تا 1881 همان چیزی بود که آنها روشنگری یهودی یا هاسکاله می نامند. سیاست اسکندر دوم روسیه برای آموزش یهودیان اشکنازی کاتالیزور بود. همچنین آغاز نفوذ دانشگاهیان یهودی بر تفکر اروپای غربی بود [2].
در سال 1881، دو چیز مسیر تاریخ را برای یهودیان اشکنازی تغییر داد. اولاً ترور اسکندر دوم روسیه و ثانیاً ظهور ناسیونالیسم یهودی. بانکداران یهودی اشکنازی پشت این وقایع بودند، زیرا آنها می خواستند یهودیان از منطقه سکونتگاه خارج شوند و به دو مقصد، عمدتاً آمریکا و فلسطین، مهاجرت کنند. آنها از آنها می خواستند که به آمریکا بروند زیرا سرزمین فرصت ها بود و به فلسطین برای اشغال سرزمین های مقدس و آماده شدن برای ورود مسیح خود (دجال) بودند.
به همین منظور در سال 1897 سازمان صهیونیستی تأسیس شد که بنیانگذار این سازمان تئودور هرتزل بود. سازمان صهیونیستی عمدتاً برای تحقق پیش نیازها یا پیشگویی های مربوط به دجال ایجاد شد. یکی از آن پیش نیازها تجمع یهودیان در فلسطین است. یک نقشه راه مورد توافق بزرگان یهودی صهیون قرار گرفت تا آمدن دجال یک چشم محقق شود. تا زمانی که یارانش خود را مشروعیت ندانند، او به شکل فیزیکی ظاهر نمی شود. ظاهر او آخرین عمل خواهد بود.
پیشگویی شده است که دجال برای اولین بار در اصفهان، شهری تاریخی در ایران، در صحنه جهانی ظاهر خواهد شد.
انس ب. مالک رضی الله عنه روایت می کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: هفتاد هزار یهودی اصفهانی که شال ایرانی بر سر داشتند از دجال پیروی می کردند. (صحیح مسلم: 2944)
صهیونیست ها رویای ورود به عصری جدید، عصری جدید، پس از ورود مسیح خود را در سر می پرورانند. آنها ساختن یک امپراتوری جدید صهیونیستی را در نظر دارند. با این حال، ساختن یک امپراتوری برای دجال یک کار بدون هزینه نیست. هزینه ای برای پرداخت وجود دارد. قیمت سلامتی روح است. سقراط، فیلسوف مشهور یونانی، نسبت به فساد روح هشدار داد. هنگامی که روح فاسد می شود، فرد احساس درستی و نادرستی را از دست می دهد. عدالت فقط یک کلمه پوچ و بی معنی می شود، مخصوصاً وقتی صحبت از مظلوم باشد. سپس به طور کلی دفاع می شود. این را می توان در فلسطین دید.
این بدان معناست که صهیونیسم روح یهودیان اشکنازی را فاسد کرده است. این نشان می دهد که آنها در حال رسیدن به انتهای جاده هستند. کسانی که با دجال و شیطان معامله کردند، از جانبداری با ارباب شر پشیمان خواهند شد. آخرین عمل دجال فریب کسانی است که بیشتر او را می پرستیدند، یعنی صهیونیست ها.
با این حال، به گفته صهیونیستها، دو پیشگویی اصلی محقق نشده است: بازسازی معبد سوم و انفجار بمبهای هستهای برای ایجاد آرماگدون. آنها قصد دارند هر دوی این پیشگویی ها را محقق سازند و معتقدند که دجال پس از وقوع این دو رویداد ظاهر می شود.
سازمان های یهودی مانند Neturei Karta که از تورات پیروی می کنند می گویند که صهیونیسم مشکل است، نه «تورات» و نه یهودیت. درست است که همه یهودیان صهیونیست نیستند. یهودیانی هستند که صهیونیسم را تحقیر می کنند [3]. اما صهیونیست های مسیحی، صهیونیست های مسلمان و صهیونیست های هندو وجود دارند. هرکسی که با بدکاران طرف می شود و برای تحقق پیشگویی های ظهور دجال تلاش می کند، صهیونیست است و این شامل بسیاری از رهبران کشورهای عربی می شود.
مراجع
[1] S. J. B. Glubb, The Fate of Empires and Search for Survival, Edinburgh: William Blackwood & Sons Ltd، 1977.
[2] “Haskalah,” 01 11 2024. [آنلاین]. موجود: https://en.wikipedia.org/wiki/Haskalah.
[3] S. M. Tenorio، “صهیونیسم ایدئولوژی نژادپرستانه ای است که ویران می کند، می کشد و آزار می دهد”، 30 08 2024. [آنلاین]. موجود: https://www.middleeastmonitor.com/20240830-zionism-is-the-racist-ideology-that-destroys-kills-and-persecutes/.




