ما چنان مجذوب پتانسیل بینهایت خود برای دستیابی به هر چیزی و هر چیزی در زندگی میشویم، که در غیاب خود اغلب شکنندگیهای خود را فراموش میکنیم. مشکلات زمانی به وجود می آیند که با پیچیدگی های زندگی به چالش کشیده می شویم و گم می شویم. ما قطب نما، قطب نما زندگی را از دست می دهیم. ما متوجه می شویم که دیگر آنقدر که فکر می کردیم انعطاف پذیر نیستیم. با این وجود، آرزوی ما برای احساس رضایت و ارتباط دوباره ادامه دارد.
ما بیهوده تلاش می کنیم تا راهی برای خروج از وضعیت خود پیدا کنیم. اما کمبود مهارت و دانش و همچنین حواسپرتیها، ما را از استفاده از تواناییهای درونی باز میدارد. ما ناامید می شویم و ناامیدی ما را احساساتی می کند، احساسات انرژی ما را تخلیه می کند و بدون انرژی، ما گم می شویم. بدون دانستن چگونگی بهبودی، در یک دور باطل باقی میمانیم. این بیماری همه گیر تا حدی برخی از شکنندگی های ما را آشکار کرده است، زیرا ما در تلاش برای انطباق با روال های جدید هستیم.
بسیاری از ما در طول این بیماری همه گیر، شاهد افرادی بوده ایم که تنظیم مجدد و تعریف مجدد زندگی خود (مطابق با شرایط عادی جدید) به یک کار دلهره آور تبدیل شده است. بدون شک افسردگی، استرس و اضطراب به همه گیری پنهان یا همه گیری واقعی تبدیل شده اند. عزیزان به مبتلایان توصیه می کنند که برای بازگرداندن خود قدیمی خود قدم هایی بردارند که گویی کار آسانی است. اینجاست که مشکل برای مبتلایان نهفته است. زمانی که با اضطراب و عزت نفس پایین احاطه شده اید، قدم برداشتن بسیار بزرگ و غیرقابل انجام به نظر می رسد.
علائمی که معمولاً در افرادی که از ترکیبی از افسردگی، استرس و اختلال اضطراب عمومی (GAD) رنج میبرند نشان میدهند:
- احساس دائمی غمگینی، تحریک پذیری یا تنش
- کاهش علاقه یا لذت به فعالیت های معمولی.
- از دست دادن انرژی، احساس خستگی با وجود عدم فعالیت
- تغییر در اشتها، با کاهش یا افزایش وزن قابل توجه
- تغییر در الگوهای خواب، مانند مشکل در خوابیدن، صبح زود بیدار شدن، یا خواب زیاد
- بی قراری یا احساس کند شده است
- کاهش توانایی تصمیم گیری یا تمرکز
- احساس درماندگی، بی ارزشی، ناامیدی یا گناه
اگر چیزی هست که زندگی به ما می آموزد، این است که مبارزات ما بی پایان هستند. ما به طور مداوم در تلاش برای بهبود شما هستیم
r زندگی اما ممکن است یکی بپرسد؛ زندگی چیست؟! زندگی زمان است و زمان محدود. ملیسا استگینوس، نویسنده کتابی با عنوان، ذهن آگاهی روزمره: 108 تمرین ساده برای توانمندسازی خود و تغییر زندگی خود، می گوید: زمان ارزشمندترین منبع شماست (انتشارات TCK، 2020). «زمان چیزی است که زندگی شما از آن ساخته شده است – و باید مقدار زیادی از آن را روی خودتان سرمایه گذاری کنید تا نتایج دلخواه خود را ببینید!».
ملیسا استگینوس یک معلم ذهنآگاهی و مربی بهرهوری است، او مینویسد که “ذهنآگاهی در مورد توجه با قصد است. چیزهای قدرتمند زمانی اتفاق میافتند که لحظهای را صرف مشاهده کامل افکار، احساسات، رفتارها و محیط اطراف خود کنید.” موافقم ذهن آگاهی ابزار مفیدی برای کسانی است که از افسردگی، اضطراب و استرس رنج می برند. این یکی از بسیاری از مسیرها برای شروع روند بهبودی است.
خود درمانی در این مورد همه چیز در مورد ابزار است. نویسنده تلاش می کند تا خوانندگان را توانمند کند و آنها را قادر به خود درمانی کند. همانطور که اغلب نوشته ام، چیزی که ما اغلب کمبود داریم دانش و مهارت است. کتاب Steginus روشنگر و بسیار جذاب است، تقریباً همه موضوعات مهم مرتبط با ذهن آگاهی را پوشش می دهد. این کتاب دارای 108 درس است که در شش فصل تقسیم شده است:
- فصل اول: فیزیکی
- فصل دوم: احساسی
- فصل سوم: عقلانی
- فصل چهارم: معنوی
- فصل پنجم: شغل
- فصل ششم: شبکه
این یک راهنمای گام به گام در مورد چگونگی بهره مندی از ذهن آگاهی و ایجاد بهبود در زندگی روزمره است. خواننده تشویق می شود که روزانه یک درس را تمرین کند، که با تنفس عمیق و یک خواب خوب شبانه شروع می شود. این تمرینهای ساده اما حیاتی خواننده را ملزم میکند که از حالت اتوماسیون یا مناطق راحتی خود بیرون بیاید و به مزایای چیزهایی که به ندرت قدردانشان هستیم و اغلب آنها را بدیهی میدانیم، پی ببرند. مهمترین نکته این است که هیچ تمرینی را نادیده نگیرید. همانطور که Melissa Steginus می گوید، توجه باعث ایجاد ارتباط می شود و توجه به نیازهای ذهن و بدن ما بخشی از فرآیند جوان سازی است.
فرآیند جوان سازی مستلزم آن است که ما با خودمان صادق باشیم زیرا این امر بازگشت سرمایه را تضمین می کند. گاهی اوقات ما این واقعیت را نادیده می گیریم که این چیزهای کوچک هستند که بیشترین اهمیت را دارند. گاهی اوقات این چیزهای کوچک هستند که بزرگترین ضربه را وارد می کنند، چیزهایی مانند قدردانی. او میگوید: «قدردانی یک کاتالیزور فوقالعاده برای شادی و رضایت است. ابراز قدردانی برای همه چیزهایی که ما به آنها نعمت داریم، مانند آب تمیز، خانه، خانواده و دوستان. نویسنده توصیه می کند که تأمل کنیم. “تعمل برای تصدیق پیشرفت شخصی، شناسایی فرصتهای رشد و کشف اینکه چگونه میتوان به بهترین شکل پیش رفت، کلیدی است.” این کتاب مملو از نکات و توصیههای فوقالعاده است مانند «از شبهای خود برای آماده شدن برای فردا استفاده کنید».
نکته ای که من مفید یافتم در مورد خودگویی است. او به درستی میگوید: «پیامهایی که به طور مکرر به خود میگویید تبدیل به روایتی میشوند که در مورد اینکه چه کسی هستید، چه کاری میتوانید انجام دهید و چه لیاقتی دارید، باور دارید. این روایتها بر عزت نفس، عملکرد و روابط شما تأثیر میگذارند (یا میتوانند کاملاً تعیین کنند). شکی در آن نیست. به همین ترتیب، ما نیز باید احساسات خود را شناسایی کنیم. برای من سخت بود که تعداد احساساتی را که در یک روز تجربه کردم، بشمارم. سوالی که او در کتاب می پرسد این است که “فکر می کنید در یک روز به طور متوسط چند احساس را تجربه می کنید؟” کنجکاو شدم که بفهمم اما شمارش را از دست دادم.
من یکی دیگر از نکات مفید او را به اشتراک خواهم گذاشت، او می نویسد که شما “روز خود را بدون حواس پرتی با تمرین یک روال صبحگاهی کوتاه که ساده و متمرکز بر شماست آغاز کنید. یا، به سادگی پنج نفس عمیق بکشید، پنج دقیقه کشش دهید، سپس صبحانه را پشت میز بدون تکنولوژی یا حواس پرتی درست کنید و بخورید. باید اعتراف کنم، عادت داشتم لحظه آخر از خواب بیدار شوم و بعد بدون صبحانه عجله به دانشگاه بروم تا درسم را از دست ندهم. نوستالژی.
اگر به دنبال یک کتاب راهنمای عملی در مورد ذهن آگاهی هستید، این کتاب مناسب برای شماست. تجربه نویسنده در این زمینه این امکان را برای او فراهم کرده است که ذهن آگاهی را به طور منسجم و جامع به خواننده معرفی کند. به نظر من هرکسی و همه می توانند از این کتاب بهره ببرند. اگر میخواهیم برای بازیابی ذهن تلاش کنیم، ذهن آگاهی ضروری است.




