حج اغلب به عنوان سفری برای تعالی معنوی توصیف می شود. زائرانی که به حج رفته اند تأیید می کنند که روح آنها برای اولین بار واقعاً معنای زندگی را احساس کرد. پس از حج، با گذشت هفته ها و ماه ها، مردم کم کم به روال قبلی خود باز می گردند و احساس تعالی معنوی کم می شود. من در سال 2017 به حج رفتم و هنوز هم دلم برای آن احساسات خارقالعاده ارتباط با خدا، یعنی احساس آرامش و آرامش تنگ شده است.
برای اکثر مردم، حج یک تجربه در طول زندگی است. اما طبیعت روح انسان این است که نیاز به شارژ معنوی مستمر دارد. این شارژ منظم معمولاً در عبادتگاه ها و مراکز آموزشی انجام می شود که مسئولیت خود را در قبال خالق و بشریت یادآوری می کنیم. مکانهایی که فرد تشویق میشود تا در مورد زندگی خود فکر کند و از طریق یادگیری بینش کسب کند. به همین دلیل است که من تمام یادگیری های مفید را چه در دانشگاه ها و چه در مکان های عبادت، مقدس می دانم.
دلیل اهمیت این مکان های مقدس برای یادگیری و نیایش در زندگی انسان این است که در دنیا تعادل ایجاد می کنند. تعادل بین دنیای معنوی و دنیای غیراخلاقی یا مقدس. قبل از سال 2020، تعادلی در جهان وجود داشت. عبادتگاه ها طبق معمول باز بود و مردم می توانستند در آنجا نماز بخوانند و یاد بگیرند. معنویت در همه جا شکوفا شده بود. به محض اینکه قرنطینه تحمیل شد، جهان نامتعادل شد. و با آن حضور شر در همه جا بیشتر شد. در طول این دوره های قرنطینه، افزایش قابل توجهی در موارد زیر مشاهده شده است:
- تنهایی
- میزان خودکشی
- سوء مصرف الکل
- سوء مصرف مواد مخدر
- نرخ طلاق
- خشونت خانگی
- سوء استفاده جنسی
- کودک آزاری
انگار تار و پود اخلاقی کل جهان و کل بشریت به یکباره تبدیل به پوسته ای خالی شده است. متاسفانه این پایان ماجرا نیست. کمپین ترس که در رسانههای اصلی (MSM) و همچنین در رسانههای اجتماعی اجرا میشود، بسیاری از افراد با سابقه مشکلات سلامت روان را به حاشیه رانده است. تعداد بی سابقه ای از مردم در حال تجربه افزایش سطح استرس، اضطراب و ترس هستند. ما فقط در میانه فصل قرنطینه هستیم. اما قرنطینه تنها مشکل ما نیست. مشکلات ما چند وجهی است.
حس درماندگی در دوران تحصیل در دوران کودکی در ما ریشه دوانده است. در مدارس به ما آموختند که برای رساندن دانش به ما به دیگران وابسته باشیم. اکنون (در طول قرنطینه) با توقف غذا دادن با قاشق احساس می کنیم که از منطقه راحتی خود خارج شده ایم. مشکل ما این است که در آموزش خودمان مهارت نداریم. ما می خواهیم با قاشق غذا بخوریم زیرا خودمان را متقاعد کرده ایم که قادر به یادگیری خود نیستیم. به نظر می رسد که بسیاری از ما توانایی سازگاری را از دست داده ایم. به همین دلیل، با شروع قرنطینه، بسیاری از مردم ارتباط خود را از دست دادند و پاسخگو نشدند.
ایجاد ارتباط به چه معناست؟
ما موجوداتی روحانی هستیم با بدن فیزیکی. بنابراین، آنچه واقعاً اهمیت دارد رشد معنوی ماست. برای رشد معنوی خود، نیاز داریم که با معشوق، با خالق خود از طریق نماز، از طریق ذکر (تذکر آیینی) و آموختن دانش جدید ارتباط برقرار کنیم. ارتباطی که ما با خدا برقرار می کنیم به قدری مهم است که در اسلام، برقراری ارتباط با خالق خود در روز پنج بار واجب شده است. بدون این ارتباطات، ما از نظر روحی خالی می شویم – روحمان احساس پوچی می کند – و غذای روح، یاد معشوق ماست. ما این واقعیت را نادیده می گیریم که وقتی از تقویت آنها غفلت می کنیم، این ارتباطات ضعیف تر می شوند.
ما نباید فراموش کنیم که ما یک سیستم تحلیلی داخلی داریم که دائماً سطح قدرت سلامت معنوی ما را نظارت می کند و ما را در مورد آن آگاه می کند. همه چیز به نحوه مدیریت و کنترل سیستم بستگی دارد. سیستمی که من به آن اشاره می کنم نفس یا نفس ماست. نفس ما نه بخشی از روح ماست و نه بخشی از خود جسمانی ما، اما در جنبه جسمانی کار می کند، مثلاً. تمایلات فیزیکی
سه نوع نفس
سه ایگو (یا سه نوع نفس) سیستم درونی ما هستند تا ما را آزمایش کنند و گاهی از ما در برابر گم شدن در امور دنیوی یا غرق در شرارت درونمان محافظت کنند. نام این سه نوع نفس در قرآن آمده و توضیح داده شده است:
- نفس الاماره
- نفس اللوامه
- نفس المتمینه
نفس الاماره در قرآن در سوره 12 آیه 53 آمده است: «إِنَّ النَّفَسَ أَمْرُ الْعَسْمَةً». این نفس سرشار از هوس است و هر از چند گاهی ما را به سوء رفتار و ارتکاب گناه گمراه می کند. ما غالباً از دستورات آن پیروی می کنیم و وقتی می گوییم “هر کاری که خوشحالت می کند انجام بده” تحت انقیاد آن هستیم.
نفس اللوامه در قرآن در سوره 75 آیه 02 آمده است: «و قسم به نفس ملامت کننده!» این نفس ممکن است افراد را به ارتکاب گناه ترغیب کند، اما سپس خود را متهم می کند، خود را سرزنش می کند و احساس گناه به وجود می آید و باعث می شود که شخص از انجام آن گناهان دست بردارد. پس با این نفس در درون فرد تعارض ایجاد می شود. موفقیت تضمین نمی شود زیرا فرد با این نوع نفس ها به جلو و عقب می رود.
نفس المتمنه در قرآن در سوره 89 آیه 27 آمده است: «خداوند به پرهیزگاران میفرماید: ای جان آرام! متمّع بودن به معنای راضی بودن و تجربه کردن آرامش است.
به طرز شگفت آوری، احتمالاً بیش از 1.3 میلیون گونه مختلف با ما در این زمین زندگی می کنند. با این حال، هیچ کس به غیر از انسان شک ندارد که روز بعد چه کسی به آنها غذا می دهد. ما تنها کسانی هستیم که به جای یقین، شک و نگرانی داریم. چرا اینطور است؟
شاید ما در جهت درستی نگاه نمی کنیم. ما بیش از حد بر جنبه های مادی این دنیای نامتعادل متمرکز شده ایم. یا شاید ما در زندگی خود فاقد قدردانی هستیم و هرگز به طور کامل از مواهب الهی ایده ها و الهاماتی که از طریق یادگیری در مکان های عبادت دریافت می کنیم قدردانی نمی کنیم. عمره ها هنوز به روی بسیاری از مسلمانان بسته است.
ما دیگر نباید در انکار زندگی کنیم. ما می توانیم در این دنیا تغییر ایجاد کنیم. اگر نمیتوانیم کل دنیا را تغییر دهیم، حداقل میتوانیم سعی کنیم دنیای یک نفر را تغییر دهیم. ما باید برای کمک به بشریت تلاش کنیم زیرا این احتمالاً بهترین راه ما برای افزایش سطح معنویت است، زیرا این معنویت است که به بازیابی ذهن کمک می کند.




